واژه مقدسی به نام «ترس»
تعداد بسیار زیادی از موجوات برای دفاع از خود یا حمله از ابزار تهاجمی بهره نبردهاند. برای مثال، حدود ۲۰ هزار گونه ماهی شناخته شده در جهان وجود دارد که در این میان، تعداد ماهیهای گوشتخوار بخش بسیار اندکی را شامل میشود؛ اما باقی موجودات ابزار دفاعی دیگری دارند: «ترس».
ترس در فرهنگ ما چندان واژه مورد قبول و پسندی نیست، بدون آنکه کسی به این نکته توجه کند که ترس در انسان هم به عنوان مهمترین ابزار دفاعی او به شمار می رود. اینکه شما هیچوقت وارد قفس شیر نمیشوید و یا بیش از اندازه نزدیک دریا نمیروید، ناشی از ترس شماست. ترس مهمترین ویژگی است که انسان از کودکی در وجود خود پرورش میدهد؛ زیرا تنها یک کودک خردسال حاضر است بدون ترس وارد قفس شیر شود یا هرچیز ناشناختهای را وارد دهان خود کند. انسان بالغ در قدم اول برای شناسایی هر چیزی که در نگاهش ناشناخته باشد از ابزار ترس استفاده میکند، اما با وجود همه اینها، بازهم باعث نمیشود که «ترس» در فرهنگ ما واژه محترمی شناخته شود.
بسیار زیاد برایم اتفاق افتاده که با افرادی هم زبان شدهام که در ظاهر خود را مخالف وضع موجود میدانند ولی همیشه با افتخار از «ترس کشورهای دیگر برای حمله به ایران» سخن میگویند؛ گویی به این نتیجه رسیدهاند که تنها دلیل حمله نکردن آنها به ایران «ترس» ناشی از حقارت و ضعف است و هیچ دلیل و منطق دیگری نمیتواند داشته باشد.
من به هیچ عنوان چنین منطقهای بدیهی انگاشته شدهای را درک نمیکنم؛ دفاع از «ترس» آن هم در فرهنگ ما با استفاده از کلماتی که از همین فرهنگ بوجود آمدهاند کار بسیار سختی است؛ من یک مثال تاریخی را بیان میکنم و این یادداشت را به پایان میرسانم. صدام حسین که با پشتوانه عظیم نظامی و اقتصادیاش برای فتح شش روزه به ایران حمله کرد، پس از هشت سال با شکست کامل در تمامی اهداف اولیهاش پای میز مذاکره نشست. نه یک وجب از خاک کشورمان در اشغال عراق باقی ماند و نه اختیار یک قطره از نفت آن به دست بیگانگان افتاد؛ اما آیا چنین نتیجه قطعی و غیر قابل تردیدی در نتایج جنگ میتواند حقیقت هزاران شهید و میلیونها مجروح و میلیاردها دلار ضرر و زیان ملی را توجیه کند؟ آیا پیشبینی نتیجه احتمالی حمله هر کشور دیگری به ایران میتوان خوشبینانهتر از نتیجه به دست آمده در جنگ ایران و عراق باشد؟ آیا حتی در این فرض خوشبینانه هم باز نباید از عواقب فاجعه بار چنین حملهای ترسید؟ آیا نباید به احترام همین ترس «مقدس» از ویرانیها و میلیاردها دلار زیان دیگر، اندکی نسبت به اصالت این شجاعتهای ماجراجویانه تردید کرد؟