کدخبر: ۳۳۲۹

تبعیض، ممنوع؛ تفاوت، ممنون!

هیچ فقیهی، در مقام ضرورت، پیوند قلب زن را به مرد و یا پیوند قلب مرد را به زن، حرام ندانسته است. حکم شرعی پیوند قلب یا مغز مرد به زن و برعکس، با ابتنای عقلی، جایز و بلامانع است و این حکم، بلامنازع است بین فقها و جملگی ایشان و حقوق‌دانان اسلامی بر این نگاه، اتفاق‌نظر دارند. بدون تردید، نتیجه‌ی این دیدگاه،‌ آن است که دریابیم بین زن و مرد، تبعیض، ممنوع! ولیکن تفاوت را با جان و دل پذیرا باشیم.

هیچ فقیهی پیوند قلب زن را به مرد و یا برعکس، پیوند قلب مرد را به زن، حرام ندانسته است. حکم شرعی پیوند قلب یا مغز مرد به زن و برعکس، جایز و بلامانع است و این حکم، بلامنازع بین فقهای امروز و دیروز، مقبول است و جملگی اتفاق‌نظر دارند.

آن‌چه نتیجه می‌دهد احکامی ازین دست را؛ نبودِ تبعیض بین زنان و مردان در نگاه فقهی فقه‌دانان و دیدگاه فقهی‌حقوقی حقوق‌دانان اسلامی است. پرواضح و بدیهی می‌نمایاند که به عمر هبوط حضرت آدم علیه‌السلام بر زمین، تفاوت بین زن و مرد، بوده و هست و پذیرش این مهم، نشان‌گر عقل و منطق و اندیشه‌ی درست و به‌جای اندیشه‌ورزان و انسان‌ها و انسان‌شناسان است.

این‌که برخی مشاغل، خاص و ویژه‌ی مردان است، لزوماً به‌معنای اجحاف در حق و حقوق فردی و اجتماعی زن نیست. هم‌چنان‌که مشاغلی هستند که جز زنان نباید و نشاید که مردان به آن اشتغال یابند. به‌نظر می‌رسد اگر بخواهیم مثالی قریب به ذهن بزنیم، مامایی، از آن جمله مشاغلی است که اگر ویژه‌ی زنان بدانیم، باورپذیری اجتماعی‌اش، بیش‌تر است.

در سال‌های اخیر، برخی تلاش دارند که بین "وومنیسم" (Womanism) و "فمینیسم"، تفاوت قائل باشند. گفته می‌شود شاعر و کنش‌گر سیاه‌پوست آمریکایی، آلیس واکر، برای اولین‌بار از واژه‌ی وومنیست استفاده کرد. از نظر او، وومنیست، زنی است سیاه یا رنگین‌پوست که رفتارش، زنانه است و ریشه در فرهنگ زیسته‌ی او دارد. زنی است که زنان دیگر را دوست دارد. زنی است که قدرت، توانایی و احساسات دیگر زنان را ارزش‌مند می‌داند. زنی است که به همان‌اندازه که اسطوخودوس، بنفش‌رنگ است، آن زن هم فمینیست است. البته باور واکر این بود که وومنیسم، وسیع‌تر و فراتر از فمینیسم است و فمینیسم، بخشی از وومنیسم است. تمرکز اصلی وومنیسم بر نابرابری جنسیتی نیست بلکه بر نابرابری، تبعیض و سرکوب نژادی و طبقاتی تمرکز دارد و برخلاف فمینیسم، نابرابری جنسیتی، زیرشاخه‌ای از انواع سرکوب نژادی و طبقاتی تلقی می‌شود.

اما از دیدگاه نگارنده؛

"زن، زن است و مرد، مرد"

نه‌فقط مردها، زنان نیز نمی‌توانند و نباید به زن، به مثابه‌ی عامل بقای نسل مردان، بنگرند. و این نگرش، فارغ از مباحث دینی، عقیدتی، مذهبی، فرهنگ، نژاد، پوست، رنگ، زبان و خشکی و دریا و کوهستان و کویر و کشور و سرزمین، ارزشمند است. کمی اندیشه می‌خواهد پذیرش این مهم که؛ تفاوت بین زن و مرد، آری! اما تبعیض، ممنوع!

عقل‌مندی است که بپذیریم؛

"زن، زن است و مرد، مرد"

کدخبر: ۳۳۲۹
ارسال نظر