زمان کم و بحران نزدیک است
دولت عملا در سیاست خارجی دچار انفعال و عدم ابتکار عمل در حوزههای اثر گذار و حساس است.

روابط با غرب بیش از دو دهه است که درگیر چالش پرونده هستهای است. پروندهای که میتوانست بعنوان ابزار در مذاکرات با غرب برای تنشزدایی و ساخت روابط عادی مبتنی بر حفظ منافع دو جانبه از آن بعنوان کارت بازی استفاده کرد، ولی بر اثر نگاههای آرمانگرایانه و تحلیلهای آرزومندانه که در سیاست خارجی کشور در دو مقطع متفاوت (دولت احمدی نژاد و دولت سیزدهم) امروز تبدیل به مسئله امنیتی برای کشور شده است. تحریمهای متنوع اقتصادی و از دست دادن فرصتهای بزرگ برای توسعه در کنار یک انزوای سیاسی دستاورد نوع نگاه به این پرونده در داخل و واکنش قدرتهای جهانی است.
در کنار این کهنه معضل پرهزینه مسئله جنگ روسیه با اوکراین و حمایت جمهوری اسلامی از روسیه که با اظهاراتی مانند پیش بینی و تهدید اروپا به زمستان سخت که اوج ناپختگی در سیاست خارجی را مشهود
میکرد سبب شد تا اروپاییها که از ترک میز مذاکره در لحظه امضای توافق احیاء برجام ناخرسند بودند حالا وارد مرحله جدید از تنش در روابط با جمهوری اسلامی شوند. اما اکنون در روزهایی که با توجه به اظهارات مقامات ارشد نظام عملا گفتگو با ایالات متحد تحت کنترل ترامپ امکان پذیر نیست، و زنگ خطر فعال شدن مکانیزم ماشه توسط اروپا به صدا درآمده است، آیا این چنین بیعملی از سوی دستگاه سیاست خارجی قابل قبول است؟
آنچه قطعا مشخص است بر این اصل دلالت دارد که اگر تا مرداد ماه ۱۴۰۴ یعنی حدود پنج ماه آینده به توافق جامع با اروپا و آژانس بر سر بندهای اساسی برجامی که مرگش تقریبا قطعی شده نتوانیم برسیم، با فعال شدن ماشه مرگش رسما اعلام خواهد شد.
اما پنج ماه زمان بسیار محدودی است، از آن بدتر اینکه از اظهارات مقامات دیپلماتیک دو طرف این گونه بنظر میرسد که هیچ دستور کار مشخصی برای مذاکره وجود ندارد و صرفا توافق برای مذاکره در آینده روی میز است.
اگر دولت واقعا قصد دارد از شدت آسیبها و فشارهای اقتصادی ناشی از تبعات حقوقی_امنیتی
احتمالی مکانیزم ماشه جلوگیری کند بهتر است ابتدا تبعات ناشی از فعال شدن این مکانیزم را تنها یک بار با کارشناسان حقوق بینالملل مرور و مطالعه کند تا با عزم و جدیت بیشتر در صدد پیش گیری از این فاجعه باشد.
بنظر میرسد دولت باید با تشکیل یک تیم دیپلماتیک_حقوقی با دستور و کارویژه مذاکره با اروپا و آژانس انرژی اتمی میبایست با ارسال پیام و تهیه راهکارهایی برای برون رفت از انسداد فعلی، ابتکار عمل و پویایی را در مورد این پرونده و منافشه ایجاد کند، تا امروز هم با توجه به سرعت تحولات و بغرنج شدن پرونده اوکراین برای اروپا(بعنوان اولویت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) زمان از دست رفته است، ولی باز هم روزنی محدود همچنان وجود دارد که اگر این نیز مسدود شود تبعات آن برای مردم و کشور بسیار سنگین و پرهزینه است.
دولت توجه کند روسیه که شریک راهبردی جمهوری اسلامی(روی کاغذ) تلقی میشود این روزها با توجه به موضع گیری ترامپ در قبال جنگ روسیه با اوکراین و فاصله ایجاد شده بین امریکا و تحادیه اروپا بر سر این موضوع، روابطش با اروپا با پیچیدگیهای بیشتری روبرو است و دولت پزشکیان اگر مایل به حل چالشها با اروپاست نباید بیش از این در قید رضایت مسکو از عملکردش در قبال اروپا باشد و با تصمیم عاجل تنها در فکر راهی برای کاهش تهدیدها در آینده نزدیک باشد.