پیامد قانون‌حجاب، فراخوان مردم به عصیان

معمولا چیزی را تبدیل به قانون می کنند که مشروعیت آن از جانب مردم قبلا محقق شده است و اکثر افراد جامعه آن را مشروع می دانند و نهایتا نخبگان جامعه هم بر آن صحه می گذارند و در این صورت قانونگذار برای اینکه آن اقیلتی که آن موضوع را برنمی تابند از طریق این قانون مورد پیگرد قرار گیرند آن را تبدیل به قانون می کند.

 در نظر سنجی هایی که در سال ۱۴۰۲ توسط  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم تحت عنوان ارزشها و نگرش ها انجام شده بود اکثریت بالایی از افراد جامعه به هیچ روی حاضر به اینکه کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند که ما اسم آن را بی حجابی می گذاریم گفته اند نباید مزاجم آنها شد و نباید به نحوی پوشش آنها را مورد  اعتراض قرار داد.

بنابراین در مجموع این چیزی که اسم آن را قانون گذاشته اند و اساسا ضد قانون است نه مشروع است و نه اینکه نخبگان جامعه آنرا به رسمیت می شناسند و نهایتا مثل بسیاری از مفاد دیگری که بعنوان قانون تعریف شده و هیچ نوع وجاهتی ندارد عملا از همین الان تعطیل است.

بعنوان یک جامعه شناس و هم آواز با سایر جامعه شناسان که با آنها سروکار دارم میگویم این متن یک متن ضد اجتماعی وضد جامعه است ،یک متنی است که می خواهد جامعه را دو قطبی کند ،اگر چه نمی تواند. متنی است که مردم را علیه مردم بشوراند و آنها را تقبیح کند.

اکثر کسانی که حجاب کامل دارند نگران هستند و می گویند که فردا این ما هستیم که نشان‌دار می شویم و به ما دارد توهین می‌شود و ما را سرکوب می کنند.آنها می‌گویند منی که می خواهم حجاب را مطابق با سطح زنگی خود رعایت کنم از سوی اکثریتی که با این متن مخالف هستند و بر ضد آن هستند مورد اشاره خواهم بود و نهایتا من مجبور هستم که مثل بقیه بشوم.

این یعنی به عبارتی آن فردی که اسم او ظاهرا، قانونگذاراست اما مشروعیتی نزد اکثریت مردم ندارد؛ مردم را علیه هم دیگر می شوراند و آن کسانی که سبک زندگی با حجاب را انتخاب کرده اند تحت فشار خواهند بود.آنها هستند که ناچارند برای اینکه از انگشت اتهام بقیه مردم که مخالف این متن هستند دور باشند کم کم شل‌حجاب  و بی‌حجاب شوند.

بنظر من اساسا هدف این چیزی که مطرح شده این است که بقیه کسانی که آن سبک زندگی با حجاب را دارند را بی‌حجاب کند. تردیدی نیست ، اجرای این متن که اسم آن را قانون گذاشته‌اند اما ضدقانون است، جامعه را به هم خواهد ریخت و ناهنجاری ها را به شدت افزایش خواهد داد و اعتراض و بغض مردم را خواهد ترکاند.

به مسئولین هشدار می دهم که اگر پای قضیه ایستاده اند و خدای نکرده خود آنها تعمدا نمی‌خواهند چنین بحرانی را در سطح جامعه و میان مردم دامن بزنند آنها متنبه شوند که کاری که دارند می کنند عملا ضد آن هدفی است که مدنظرشان است.

بطور کلی وقتی مردمی مشروعیت یک نوع قانون را به رسمیت نشناسند فشار عظیمی بر ناظرین و مجریان وارد خواهد شد که آنها هم تحت فشار قرار خواهند گرفت.آنها هم کم کم از وضعیت نرمال خارج می شوند و چون چالش همه علیه همدیگر است آنها را هم به سطح اعتراض می‌کشانیم . اینکه شما خواسته باشید راننده اسنپ و موارد دیگر را پشت این قضیه بیاورید آنها هم اگر افرادی هستند که دارند زندگی شان را می کنند و سیاسی نیستند  و نمی خواهند سیاسی باشند و می خواهند زندگی کنند با این رفتار سیاسی می شوند.

در مجموع این متن جامعه را ملتهب و فضا را یک فضای سیاسی خشونت بار خواهد کرد و به اعتقاد اکثر جامعه شناسان این متن می تواند اعتراضات را شعله ور کند وعملا جامعه را به سمت عصیان بکشاند .کسانی که در این زمینه کار می کنند یا اینکه تعمدا دارند جامعه را  درگیر عصیان می کنند متوجه موضوع نیستند .این برآوردی است که من نسبت به این متن دارم و هشدار می دهم که اگر این متن با لجاجت هایی که بعضا جناح های مختلف حکومت با همدیگر دارند می خواهد به اجرا گذاشته شود عملا حاکمیت را هم با یک چالش بسیار جدی رویرو خواهد کرد.