ریل فروهشتگر
یکشنبه هفتم مرداد به دلیل گرما کشور تعطیل شد. از روز شنبه ششم مرداد ساعت کار بانکها و ادارات دولتی به منظور صرفهجویی برق تا 10 صبح اعلام شد. به کارخانهها دو روز در هفته برق نمیدهند. زمین در شهرها و دشتها دچار فرونشست شده، شش میلیون اصله نخل خشکیدهاند، تالابها به خشکی گراییده، مصرف گاز از تولید آن گذشته است و شاید خط لوله گاز روسیه به کمک بیاید.
در زمستان گاز کارخانهها به صورت مقطعی قطع میشود. چند ماه است ثبت سفارش برای کارخانههای تولیدی صورت نگرفته است. برای رفع کمآبی، آب خلیج فارس را شیرین میکنند و با طی هزار کیلومتر به شهرهای خراسان و کرمان و یزد میبرند. روزانه 120 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود و برای رفع کمبود داخلی سالانه دو تا پنج میلیارد دلار بنزین وارد میکنند. حدود 20 میلیارد دلار صرف واردات کالای اساسی میشود. نفت را به حداقل قیمت میفروشند و راندمان چاههای نفت به شدت افت کرده است. اینها تنها گوشهای از نابسامانیهای کشور ماست که نه تنها متوقف نشده بلکه رو به تزاید است.
اینکه ما به این مرحله رسیدهایم، نه عجیب است و نه آنکه یکمرتبه اتفاق افتاده و نه متوقف شده بلکه سر مار زیر لحاف است.نگارنده در برنامههای ارائهشده در سالهای 1380 و 1396 به عنوان نامزد ریاستجمهوری نسبت به سیاستهای اجرائی کشور و اینکه مسائل یادشده و بسیاری مسائل دیگر باید مورد توجه قرار گیرد، اشارات صریحی داشته است اما نه آن اشارات به کار دولتها آمد و نه مقالات متعدد و مصاحبههای مختلفی که در این راستا به خصوص در هفت سال اخیر مطرح شده، مورد عنایت سیاستگذاران اقتصاد و اداره کشور قرار گرفته و دلیل آن هم اراده نمایش بیاثری تحریمها بر متن جامعه بوده است، در حالی که به دلیل تداوم سیاستهای یکسان در اداره کشور در تحریم و غیرتحریم علاوه بر آنکه کشور به سوی سرزمین سوخته میرود، مردم با پوست و گوشت خود عقبماندگی از قافله تمدن و زندگی را به خوبی احساس میکنند.
آیا در کشوری که صاحب منابع بسیار طبیعی است، رواست که در داروخانه بیمارستان قلب شهید رجائی داروی کاملا مرتبط با بیماران قلبی را نداشته باشند و در پیشخوان داروخانه روی تابلو بنویسند «وارفارین نداریم!». یکشنبه و سهشنبه هفته جاری مراسم تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور جدید برگزار شد و ایشان رسما به کار مشغول شدند. سخنان و وعدههای ایشان اعم از زمینههای اجتماعی یا اقتصادی در گوش مردم وجود دارد و البته مخالفان ایشان در پی آن هستند که از هر کار نشده یا اشتباهشده کوهی از عناد روانه جامعه کنند. این البته وجود خواهد داشت اما آنچه مهمتر است، آن است که با ادامه کار دولتهای گذشته موج ناامیدی هر چه بیشتر روانه جامعه خواهد شد.
موج ناامیدیای که اینک به صورت تام در 50 درصد جمعیت کشور (که رأی ندادهاند) وجود دارد، تبدیل به درصد بیشتری از مردم که به ایشان رأی دادهاند، خواهد شد و از همه مهمتر اینکه ایشان به صورت ناخواسته روی ریل سیاستهای گذشته قرار میگیرد و در انبوه مشکلات کشور مستحیل شده و انبوه مشکلات دوچندان و بیشتر خواهد شد. زیرا این ریل با شیب منفی احداث شده و کارش فروهشتن کشور است. ایشان که صادق هستند و شجاع آیا با همان صدق و شجاعتی که با تیغ و چاقو سینه بیمار را میشکافند و قلب تپنده بیمار را از سینه خارج و آرام میکنند و سپس آن را معالجه کرده و در جای خود قرار داده و به کار میاندازند، میتوانند این صداقت و شجاعت را در قلب بیمار اداره جامعه به کار بگیرند؟
اگر ایشان بتواند با شجاعت وضع امروز جامعه اعم از شرایط زیستمحیطی کشور، روابط بینالمللی، شرایط اقتصادی و امکانات رفاهی واقعی و سرمایهای را که به دلیل سیاستهای غلط ارزی توسط خارجکنندگان سرمایه و قاچاقچیان ارز و سوخت از بین میرود، برای مردم تشریح کند و چارهها و تدابیر خود را به مردم بگوید، شاید برونرفتی از وضع رو به نزول کشور بتواند بیابد وگرنه اگر همچنان امور در پرده باقی بماند و مصلحت بار شد که مردم ندانند، راه به جایی نخواهند برد. اینک میتوان تصوری از آینده کار در صورت عدم شجاعت و پیشه درست را تصور کنیم.
جناب آقای رئیسجمهور، ریل اداره رو به نزول کشور آماده است و جنابعالی در کوپه قطاری نشستهاید که ثقل آن شما را رو به پایین حرکت میدهد. اگر همراهان شما به عنوان کمک لوکوموتیوران در خیال خوش رفع تحریمها به سیاستهای گذشته ادامه دهند، هرگز به رفع تحریمها نخواهید رسید، همچنان که رئیسجمهور حسن روحانی هم به رفع صددرصد تحریمها دل خوش داشت و به صفر آن رسید. سیاستهای خود را حسب تحریمها تنظیم کنید و با مردم در راستی و درستی آن سخن بگویید. اگر تحریمها با کوشش شما رفع شد، چه بهتر وگرنه در صورت تداوم سیاستهای گذشته «با سیلی صورت را سرخ کن»، همچنان در سراشیبی به انتهای فروهشتن خواهید رسید.