این دولت به فکر نیامدگان است
نسل موجود دارد از بیآبی مینالد و از بیهوایی میمیرد اما دولت همچنان با هیجان به فکر به دنیا نیامدگان است و یارانهشان را زیاد میکند تا بلکه زودتر بیایند و زودتر وارد این بهشت برین دولت ساخته شوند.
آلودگی هوا سم مهلک است که بر جان ایرانیان مینشیند، از بزرگسالان تا اطفال بیگناه و جانها را میخورد و میستاند و مسئولان، گویی میپندارند این هم شایعاتی است که بیگانگان ساختهاند برای ملکوککردن چهره نظام یا توطئه پلید جناح رقیب است در آستانه انتخابات!
هر روز هزاران تن سم وارد هوای تهران و اصفهان و مشهد و تبریز و اراک و اهواز و باقی شهرهای پرجمعیت میشود و در سینه و چشم شهروندان مینشیند.
این حجم از سرب و گوگرد و کربن و اکسید نیتروژن میتواند گام به گام نسلی را به انقراض بکشاند و مسئولان نشستهاند و مدام شعار افزایش جمعیت و تجدید نسل میدهند و هیچکس هم به فکر نسلهای حاضر و زندگی و تنفسشان نیست بلکه همه در کار نسلهای متولد نشدهاند. گویی آنها قرار است در سرزمینی دیگر زندگی کنند!
برای کلانشهر و کلان استانی مانند تهران که جمعیت شهرش 9 میلیون نفر است و جمعیت استانش قریب 17میلیون نفر و تقریباً هیچ کریدور بادی هم ندارد و یگانه مسیر ورود هوایش منطقه چیتگر بود و آن را هم سوداگران با ساخت 200 هزار آپارتمان مسدود کردند، باید از سالیان درازی پیش تمهیدی اندیشیده میشد نه حالا.
پنجاه سال پیش استان تهران حدود 3 میلیون نفر جمعیت داشت و 300 هزار خودرو. اینک جمعیتش به 17 میلیون رسیده و شمار خودروهایش از 8 میلیون دستگاه بیشتر است. همان موقع هم هوای تهران با آن جمعیت کم و شمار خودروهای ناچیز به نسبت امروز، آلوده بود.
طی این مدت، تقریباً و بلکه حقیقتاً هیچ برنامهای برای کنترل آلودگی فزاینده و تصاعدی هوای این کلانشهر اتخاذ نشده جز آرزوی باد و باران!
طی نیم قرن شمار خودروهای این شهر نزدیک به 30 برابر شده است. هنوز هم همه مونتاژکاران خودروهای ایرانی و چینی در کشور، رقابتشان را گذاشتهاند برای تولید خودروهای آلاینده بنزینسوز ناقصسوز. همانطور که وزارت نفت هم عجالتاً بنزین تولید میکند با هر کیفیتی که شد!
مسأله این است که کمبود بنزین و عوارض سیاسی ـ اجتماعی ناشی از آن پیش نیاید، اما کمبود هوا و عوارض حیاتی آن فعلاً مهم نیست. ظاهراً خودرو برقی هم ـ که عالم را تسخیز کرده ـ چندان سود و صرفهای برای سرمایهگذاری خودروسازان مردم دوست ندارد! هزار بار مسئولان بهداشتی و پزشکی کشور از سونامی سرطان و سکته گفتهاند و همه آدمها، بالعیان میان آشنایانشان میبینند این سونامی را.
نفس مردم به شماره افتاده و دولت و مجلس و بقیه نهادها در گرماگرم نزاعهای سیاسی لختی فرصت نیافتهاند تا به نفسکشیدن مردم بیندیشیند.
نسل موجود دارد از بیآبی مینالد و از بیهوایی میمیرد اما دولت همچنان با هیجان به فکر به دنیا نیامدگان است و یارانهشان را زیاد میکند تا بلکه زودتر بیایند و زودتر وارد این بهشت برین دولت ساخته شوند. یک نفر بگوید اینجا چه خبر است؟