مسجدسازی با قهر، به سرمایه اجتماعی لطمه میزند
مسجدسازی نباید دولتی و با قهر و زور و سیاستبازی باشد. چنین کاری از آن، نماد معنوی در سپهر یکتاپرستی نمیسازد. بهتازگی دیده شده که عدهای کمپین ساختهاند که با ساخت مسجد در پارک قیطریه مخالفت کنند. مردم ایران یکتاپرست و خداجویند. چرا چنین میکنیم که در مقابل شما بایستند و موضوع آن نساختن یک مسجد با اوصافی که در بالا آمد، باشد.
اگر شهرداری تهران خواهان اشاعه خداپرستی و اخلاق و ایمان است، باید آن را تشویق و ترغیب کند که مردم خود با جان و دل به آن اقدام کنند، نه با قهر و زور و تیری به چشم دشمنان زدن باشد. چنین اقدام نابخردانهای جامعه را از بزرگترین نمادهای اجتماعی که دین و مناسک راستین آن است و عامل مهمی در «بههمپیوستگی اجتماعی» است، محروم میکند و مردم را در مقابل هم قرار میدهد. سرمایه اجتماعی ناشی از نمادها و مناسک را بهشدت کاهش میدهد و «بههمپیوستگی اجتماعی» را به خطر میاندازد.
در کشورهای توسعهیافته تولید و تقویت سرمایههای اجتماعی جدید را در نهادهای سطوح عمومی و مردمی جامعه مثل کلیسا، مجامع مذهبی، مجامع تفریحی و فرهنگسراها جستوجو میکنند و آن را تشویق میکنند.
بهتازگی به خاطر اقدام شهرداری تهران برای ساختن مسجدی عمومی در پارک قدیمی قیطریه تهران سروصدایی بلند شده که نوشته حاضر درباره آن است. مسجد عبادتگاه مسلمانان، مکانی زیبا و لطیف است که معماری آن به نحوی است که انسانها در فضای آن احساس آرامش میکنند و در پرنیان سپهر معنوی آن به ستایش پروردگار میپردازند. مسجد یک ساختمان و کالبدی فیزیکی نیست. اگر معماری تجسد موسیقی است، مسجد نماد موسیقی آسمانی هستی و حیات ناآرام جهان است که در زمین تجسد مکانی مییابد و انسانها را به آرامش و ستایش دعوت میکند. این عبادتگاه روحهای ناآرام را رام میکند، جانهای خسته را التیام میبخشد و از آن «روحی پرستنده» میسازد و آدمیان خداپرست در مسجد به سرود موسیقی حیات میپیوندند و با همه ذرات هستی به ستایش خداوند میپردازند. اگر مسجد چنین است، انسانهای موحد و خداپرست با جانها و بالهای مهر و محبت خود و در حالت ستایش پروردگار به ساخت آن میپردازند. قرآن کریم از عمارت و آبادانی مسجد به نیکویی یاد کرده است که منظور ساختن یک ساختمان نیست؛ بلکه برپاکردن جایی است که آدمیان در آن ستایش پروردگار میکنند و به سرود و موسیقی حیاتبخش ستایش همه ذرات عالم میپیوندند؛ بنابراین ساختن مسجد با قهر و زور و برخلاف خواست مردم نمیتواند اینچنین باشد. ساختن چنین نماد معنوی و زیبا و لطیفی را نمیتوان در لابهلای منازعات سیاسی و لجبازیهای شخصی وارد کرد و ساختن آن را تیر به مخالفان و دشمنان تلقی کرد.
در کشورهای عربی مثل مصر، اردن و عمان رابطه دولتها و ملت جدا از هم قرار دارد؛ ولی روابط درون جامعه دستکم در سطوح دین و مذهب بسیار قوی است و محلی برای تولید سرمایه اجتماعی و بههمپیوستگی اجتماعی است. در ایران رابطه حکومت و مردم به سستی میگراید. حال اگر در جهت کاهش سرمایه اجتماعی درون جامعه و سستکردن بههمپیوستگی اجتماعی با اقداماتی نظیر کارهای شهرداری تهران حرکت کنیم، جامعه با مشکلات فراوان مواجه میشود.
توصیه جامعهشناسان آن است که از نهادهای اجتماعی سطوح شهری و مردمی برای تولید سرمایه اجتماعی استفاده کنید؛ ولی ما عکس آن عمل میکنیم و سرمایههای دینی جامعه را با ایجاد تنفر و موضوع قراردادن آن در منازعات سیاسی و حکومتی به چالش میکشانیم و آنها را میسوزانیم.
حتی از منظر برنامهریزی شهری پارکها در طرح تفصیلی تهران کاربری فضای سبز دارند و البته میتوان «لایههای تثبیت مذهبی» را به کاربری پارک تحمیل کرد؛ ولی کاربری پارکها برای تفرج درست شده است، نه مساجد عمومی. در پارکها میتوان چنانچه هست، نمازخانههایی برای مراجعان ساخت؛ ولی مسجد عمومی خلاف کاربری معقول آن است که پارک و تفرجگاه است. از هر منظری نگاه کنید، مسجدسازی با زور و غیرمنطقی و خلاف خواست مردم در مکان عمومی با کاربری غیر از کاربری مذهبی، کاری پسندیده نیست و چیزی علیه ایمان مردم، باعث کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از کارکردهای دینی جامعه و سستکردن بههمپیوستگی اجتماعی خواهد بود.