مدیران فوتبال در خشونت هواداران روی سکوها چه نقشی دارند؟
یک کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه گفت: متاسفانه سطح سواد هواداری در فوتبال ایران پایین است و محرومیت تماشاگران از حضور در ورزشگاه یا جریمه نقدی باشگاهها نمیتواند چنین تخلفاتی را کنترل کند.
به گزارش 24 آنلاین، محسن قبایی در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به اتفاقات اخیر در دیدار استقلال خوزستان و استقلال تهران که توام با التهاب روی سکوهای ورزشگاه فولاد بود، اظهارکرد: ارتباط تنگاتنگی بین رفتار تماشاگران و عملکرد مدیران فوتبالی وجود دارد که باعث میشود یکسری اتفاقات حاشیهای درون ورزشگاهها روی سکوها رقم بخورد که ناشی از ضعف مدیران فوتبالی است که خشونت وارد ورزشگاه میشود.
او ادامه داد: در یک کشور کوچک مثل قطر که در همسایگی ما وجود دارد، جام جهانی بدون کوچکترین اتفاقات حاشیهای در ورزشگاه برگزار میشود. درست است که هواداران از سراسر دنیا در قطر جمع شدند اما این موضوع فرهنگ هواداری هر کشوری است که همه آنها را با هر وسیلهای کنار هم مینشاند و بدون هیچ خشونتی بازی تیم مورد علاقه خود را تماشا میکنند.
روی سکوهای ورزشگاههای ایران با کشورهای توسعه یافته اختلاف داریم
این کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه گفت: اما از سوی دیگر در ورزشگاههای ایران شاهد پرتاب سنگ و بطری به درون زمین هستیم که نشان از خشونت و پرخاشگری است. در واقع ما حتی روی سکوهای ورزشگاهها نیز با کشورهای توسعه یافته اختلاف داریم. تماشاگر ما نمیتواند درک درستی از محیط و نیز توانایی انتخاب رفتار درست را در موقعیتهای مختلف داشته باشد و به طبع آن احساسات و هیجانات خود را در مسیر مثبت کنترل نمیکند. در حقیقت این خشم انفجاری که از سوی تماشاگران در ورزشگاهها میبینیم برگرفته از غفلت مدیران طی سالیان گذشته است.
او بیان کرد: باید فضای ورزشگاهها مورد بررسی قرار بگیرند و این عوامل ریشهیابی شوند و برای آن طرح و برنامهریزی صورت بگیرد اما متأسفانه علیرغم تأکیدات فراوان در این حوزه هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است.
آموزش هواداری حلقه مفقوده فوتبال ایران
قبایی عنوان کرد: باشگاهها در حوزه نهادینه کردن فرهنگ هواداری نقش بسزایی دارند و کانونهای هواداری باید به صورتی تشکیل شوند که از باشگاه حمایت کنند. ما با توجه به نگاه ایرانی بودن و انسجام ملی که داریم، همچنین با در نظر گرفتن اهداف و برنامهریزیها، باید بحث آموزش هواداری را برای هواداران در نظر بگیریم. در این زمینه باید سازمانهای مردمنهاد ایجاد شوند تا خود هواداران در این نهادها شرکت کنند تا متولی آموزش و فرهنگسازی هواداری باشند.
او افزود: باید به این نکته توجه داشته باشیم که خشونتهای تماشاگران در ورزشگاهها ایجاد نمیشود، در واقع این خشونت احتمالاً در فضای مجازی و رسانهای یا حتی در جامعه وجود داشته و سپس در ورزشگاه فرصت بروز پیدا می کند. اما مسأله اینجاست که قبل از ورزشگاه کسی به دنبال جستوجوی خشونت نیست ولی زمانی که این خشونت از طریق تلویزیون مشاهده میشود، گمان میکنیم ورزشگاه محل رویش خشونت بوده است.
این کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه با بیان این که آموزش هواداری حلقه مفقوده فوتبال ایران است، گفت: آموزش برای تمام ارکان فوتبال باید وجود داشته باشد، چرا که مسأله آموزش و اصلاح فرهنگ فوتبال فقط برای تماشاگران و بازیکنان نیست. وقتی در یک باشگاه شاهد درگیریهای پرخاشگرانه بین یک مدیر عالی ورزشی و یک چهره سرشناس ورزشی هستیم، همین مسأله خشونت را به بازیکن و تماشاگر نیز منتقل میکند.
لذت تماشای فوتبال بزرگترین غایب بخش طرفداری فوتبال
او با بیان این که لذت تماشای فوتبال بزرگترین غایب بخش طرفداری فوتبال ما شده است، ادامه داد: رابطه تنگاتنگ بین مدیران فوتبالی و رفتار تماشاگران وجود دارد. متاسفانه سطح سواد هواداری در فوتبال ایران پایین است و محرومیت تماشاگران از حضور در ورزشگاه یا جریمه نقدی باشگاهها نمیتواند چنین تخلفاتی را کنترل کند.
قبایی با تاکید بر این که مدیران فوتبالی در نهادینه کردن فرهنگ هواداری ناموفق بودهاند، عنوان کرد: باشگاهها در رأس آنها کمیتههای فرهنگی باشگاهها نتوانستهاند برای این مهم کاری انجام دهند و شاید با رفتارهای نامناسب خودشان بحرانساز هم شدهاند. به هر حال جای عوامل اصلی همچون آموزش، تربیت و نهادینه کردن فرهنگ هواداری در بین علاقهمندان به فوتبال خالی است و در نتیجه سواد هواداری ورزشی در کشور ما بسیار پایین است.
منطق بیشتر علاقهمندان فوتبال ایران بر پایه بیاحترامی استوار است
او گفت: نکته قابل توجه این است که متأسفانه تماشاگران ما در ورزشگاه و هواداران ما در فضای مجازی نتوانستهاند مفهوم رقیب و دشمن را از هم جدا کنند و منطق بیشتر علاقهمندان فوتبال بر پایه بیاحترامی استوار شده که همه اینها ناشی از غفلت نسبت به فرهنگ هواداری است.
این کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه بیان کرد: اینکه خشونت میان مدیر و مربی وجود دارد نیز نشان از نبود آموزش کافی در این زمینه است. تبعات این مسئله این است که این خشونتها به جامعه کشیده میشود و تأثیر آن را روی سکوههای ورزشگاه میبینیم. وقتی در چنین سطحی از طرف مدیران رده بالا و چهرههای شاخص ورزشی شاهد چنین خشونتهایی باشیم، نمیشود از یک تماشاگر جوان انتظار زیادی داشت.