نسیم خلیلی: پناه بردن به علی به عنوان قهرمان، در تاریخ ادبیات ایران سابقه طولانی دارد
شامگاه جمعه، 6 بهمن 1402 در هاوس «گفتارها» در شبکۀ اجتماعی کلابهاوس، نشستی با عنوان «قهرمان مردم؛ مطالعهای درباره علی (ع) اسطورهای و علی (ع) تاریخی» با سخنرانی خانم نسیم خلیلی، پژوهشگر تاریخی، داستاننویس و روزنامهنگار برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری 24، در این نشست که مقارن با ایام ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام برگزار شد، دکتر نسیم خلیلی از کتاب تازه منتشر شدهاش با عنوان «قهرمان مردم: علی(ع) در بینامتنیت متون رسمی و فرهنگ عامۀ تاریخ میانۀ ایران» که بخش کهکی از آن حاصل پژوهش وی در مقطع تألیف رسالۀ دکتری بود، سخن گفت و به پرسشهای حضار پاسخ گفت.
خلیلی در بخش نخست صحبتهایش به چرایی پرداختن به این موضوع و دغدغۀ اصلیاش اشاره کرد و گفت: نقطۀ عزیمت من به این پژوهش و جستوجوی این موضوع در ساحتهای متنی نهفته در تاریخ، تاریخ مردمنوشت بود؛ یعنی آن چیزی که در تاریخ اجتماعی در رویکرد تودههای مردم در جریان است؛ مردمی که هنوز تفکرات سنتی و اعتقادات دینی در بینشان غلبه دارد. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چقدر درونمایههای تاریخ در ساحتهای مختلف ادبی و کلامی و معماری و تاریخ سیاسی و اجتماعی در پیدایش شخصیتی که در قالب قهرمان و با ویژگیهای قهرمانانه در زندگی روزمره و اعتقادات امروز مردم تحت عنوان «علی» وجود دارد، تأثیرگذار بوده است؟ آیا میتوان یک بازجست تاریخی داشت و فهمید ریشههای چنین نگرشی در تاریخ وجود دارد یا خیر.
نویسندۀ کتاب «قهرمان مردم» ادامه داد: در افغانستان، در شهر مزارشریف، نوروز هر سال جشنی با عنوان «میلۀ گل سرخ» برگزار میشده است. مزارشریف در برخی داستانهای اسطورهای مزار علی دانسته شده است؛ هرچند از لحاظ تاریخی این نظر رد شده است. اما علاقۀ مردم در انتساب این مکان به مزار علی همچنان قوی است و به صورت نمادین در نوروز پرچمی در این مکان برافراشته میشود که بسیاری از مردم آن را نماد پرچم علی میدانند. معتقدند برافراشتن این بیرق در آستانۀ بهار از سویی بیعت با علی است و از سویی نشانگر این است که شخصیت علی، شخصیتی تجدیدشونده است. مردم به این بیرق دخیل هم میبندند و شفا و قضای حاجات میخواهند. اینکه یک شخصیت تاریخی در زندگی مردم یک شخصیت نامیرا و نجاتبخش است، جالب توجه و نشانگر پیچیدگیهای روانشناسی اجتماعی است.
به گفته خلیلی، علاوه بر این آیین، روایتهای مردمنوشت دیگری هم وجود دارد؛ مثلاً سنت «هفت میوه» که در نوروز در افغانستان وجود دارد، در انگارههای مردم به حضرت علی منتسب است؛ میگویند این نذر امام علی است.
در تمام این آیینها میبینیم مردمی که در جستوجوی رهایی هستند و حالت استیصال دارند، به دنبال یک امداد غیبی و حضور دلگرمکنندۀ یک قهرمان لازمان و لامکان هستند. حتی برخی معتقدند پرچمی که برافراشته میشود، نماد درفش کاویانی است که خاطرۀ مبارزه با ضحاک را بازآفرینی میکند. اینجا درهمتندیگی باور اساطیری با تفکرات اسلامی و شیعی را شاهد هستیم. حتی یک چهرۀ جدید از آن شخصیت تاریخی بازنمایی میشود.
خلیلی پس از ذکر این نکات، دوباره به دغدغۀ اصلی پژوهشیاش اشاره و این سوال را مطرح کرد: آیا مؤلفههایی در آن شخصیت واقعی و تاریخی علی وجود داشته که این زمینه و بستر را هموار کند تا او به عنوان یک شخصیت اسطورهای و نجاتبخش در باورهای مردم وجود داشته باشد؟ چرا انسانی که تفکرات رهاییطلبانه دارد، دنبال شخصیت تاریخی دیگری نگشته است؟ چرا در بسیاری از نسخههای مردمنوشت شاهنامه، علی بر رستم پیروز میشود؟ این سوالات و دغدغهها تاریخپژوه را به سمت موضوعی دیگر رهنمون میکند: «اسلام رسمی و اسلام مردمی». این موضوع در تاریخ همواره چالشبرانگیز بوده است. دین عامیانه خاستگاه روستایی و رعیتی دارد و برآمده از روانشناسی اجتماعی تودههای مردم و عمدتاً فرودستان است.
به گفته خلیلی، در چنین بستری با الهام گرفتن از برخی ویژگیهای اسلام رسمی، یک گفتمان دینی دیگری مثل تاریخ مردمنوشت در کنار گفتمان رسمی شکل گرفته است که در آن علی صرفاً امام اول شیعیان نیست؛ بلکه قهرمانی است که در کنار انسان حضور مداوم دارد. مجموعهای از قصهها در فرهنگ عامه هست که مردم در هنگام تنگدستی و رنج و مواجهه با بلایای طبیعی، علی را در کنار خود احساس کردهاند؛ علی از پشت کوهستانی سر بر آورده و به داد مردم رسیده است. سید احمد وکیلیان و خسرو صالحی در کتاب حضرت علی و قصههای عامیانه این داستانها را گردآوری کردهاند. همچنین قدمگاهها، درختها، چشمهها و عناصر طبیعی زیادی در نگاه مردم تقدیس شده و منتسب به قدرت و حضور علی است.
خلیلی در ادامه خاطرنشان کرد: با این دغدغه، من دورۀ تاریخی سدههای هفتم تا دهم را انتخاب کردم و چهار ساحت متنی (فتوتنامه، ادبیات حماسی، تصوف و کلام، معماری) را با اعتقاد به اینکه متونْ نوعی رابطۀ بینامتنی با هم دارند و همدیگر را بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه تغذیه و تکمیل کردند، بر اساس ویژگیهای مبتنی بر افضلیت علی بررسی کردم. فرضیۀ پژوهش این بود که این دورۀ تاریخی با ویژگیهایی که در تاریخ سیاسی دارد، و همچنین خلق متونی در این دوره مبتنی بر کاملیت و افضلیت علی که بیش از هر دورۀ دیگر نگاشته شده، تأثیرگذار است بر نگرشی که در طول زمان دربارۀ این شخصیت تاریخی در ذهن جمعی شکل گرفته است.
مجید تفرشی، مدیر و مؤسس هاوس گفتارها از خلیلی در مورد منابع این پژوهش پرسید که ملاک انتخاب منابع ارتباط موضوعی بیشتر است یا قدمت بیشتر یا اعتبار تاریخی بیشتر؟ خلیلی پاسخ داد: اولاً ملاکم این بود که منابع به زبان فارسی باشند؛ خصوصاً در بحث ساحت متنی کلام، خیلی روی این نکته تأکید کردهام و عمدۀ تمرکزم را روی آثار عمادالدین طبری به عنوان یکی از متکلمین فارسیزبان گذاشتم. همچین سعی کردم بهطور فشرده به مجموع دادههای متنی توجه کنم؛ مثلاً در ساحت ادبیات، اگرچه تمرکزم روی خاوراننامه بود، اما تلاش کردم در این ظرف زمانی خاص، از نگاه مولوی و عطار و چهرههای شاخص ادبیات نزدیک این دوره غفلت نکنم. سعی کردم یک چشمانداز کلی از منابع ارائه کنم و در عین حال بر متون شاخص تمرکز کنم. این متون شاخص را بر اساس ویژگیهای معطوف به دغدغۀ پژوهش، یعنی افضلیت علی، انتخاب کردم. این ویژگیها از قبیل جنگاوری و شجاعت، همنشینی با پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و ... است.
سوال بعدی تفرشی این بود که آیا به اتقان تاریخی روایتها توجه شده است؟ یا برخی روایتها از ادیان و باورهای ایرانی قبل از اسلام به شیعۀ ایرانی منتقل شده و آرمانهای ایرانیان قبل از اسلام در شخصیت حضرت علی متجلی شده است؟ خلیلی در پاسخ این سوال نیز گفت: تلاش کردم وقتی به علی تاریخی میپردازم و آیات و احادیث و روایات تاریخی را بررسی میکنم، چالشهایی در خصوص یقینهای تاریخی در مورد منابع را نیز مطرح کنم؛ مثلاً ما احادیثی داریم که شاید با خرد امروزی قابل پذیرش نباشد، مثل فرود آمدن ستاره و رد الشمس -که اتفاقاً روی آن تأکید شده است و در مورد آن اجماع وجود دارد- من سعی کردم تردیدها و چالشهای مطرحشده را بازگو کنم و به تأثیر گفتمان غالیانه در پارهای از احادیث هم اشاره کنم. این نبود که بگویم ما به این احادیث اطمینان داریم و باید تماماً بپذیریم. به هر حال تأکید اصلی من این بود که یک ارتباط درونی بین متون وجود دارد و همۀ اینها یک جور درهمتنیدگی دارند. آن بنیانهای پیشا اسلامی نیز با تأکیدی که روی وجوه نجاتبخشی دارند، در گفتمانها و مؤلفههای اسلامی تکرار میشوند.
نویسندۀ کتاب «رواداری فرهنگی در عصر مغولان» در بخش بعدی سخنان خویش گفت: برخی ویژگیهای شخصیت تاریخی علی که او را به یک چهرۀ محبوب و قهرمان در عامۀ مردم تبدیل کرده، عبارت است از: جنگاوری و شجاعت، حضور علی درجنگهای مهم و حساس تاریخ اسلام، دستافزار و شمشیر علی، مرکب علی (بعدها با رخش رستم مقایسه میشود)، تولد در کعبه، چهرۀ معنوی و قدسی، همنشینی با پیامبر، اولین گرونده به اسلام، برخی ویژگیهای معجزهآسا که در احادیث در مورد ایشان آمده است؛ نظیر برگرداندن خورشید یا آمدن آب از بهشت برای وضوی ایشان. اینها در مجموع تصویری از علی تاریخی ارائه میکند که روی تصویر عامیانه از علی تأثیر دارد.
همچنین دورۀ خاص سدۀ هفتم تا دهم، با دو اتفاق بزرگ تاریخی همزمان است: حملۀ مغولان و حملۀ تیمور. این دو حمله تأثیر قاطعی بر روانشناسی اجتماعی داشتند. انسان ایرانی در برابر حملهای قرار گرفت که خودش را در برابر آن تنها و بیدفاع میدید. انسان در این دوره بیش از گذشته به تصوف پناه میبرد. تصوف بیشتر در قالب صبر و توکل معنا پیدا میکند. خانقاهها زیاد میشود و لقب دارالشفاء میگیرد. از طرف دیگر شاهد اسلامپذیری ایلخانان مغول هستیم که این نیز در بحث حاضر خیلی اهمیت دارد. یک تلاش برجسته وجود دارد در اینکه یک تفسیر معنوی و قدسی از گرایش به اسلام ارائه شود؛ مثلاً غازان برای اینکه اسلام را بپذیرد، رویای صادقهای میبیند. در این رویای صادقه به دوستی علی فراخوانده میشود. مهم نیست که اینها واقعیت داشته یا خیر؛ مهم این است که ما اینها را در تاریخ داریم و این روایتها به ادوار بعدی تاریخی هم انتقال یافته است.
به گفته خلیلی، الجایتو در قالب چنین تفسیر قدسیانهای از اسلامپذیری، بر ساحت متنی معماری تأثیر قاطعی میگذارد. مثلاً گنبد سلطانیه در زمان وی با بیشترین نمادهای تکرارشوندۀ علی در این بنا ساخته میشود. الجایتو رسالۀ فواید را مینویسد که همسو با کوششهای سایر متون برای اثبات انسان کامل بودن علی است. در این دوره حماسههایی مثل خاوراننامه برجسته میشوند و علینامۀ ادوار پیشین در این دوره بازتولید میشود. ما اعتقاد داریم تمام اینها روی هم تأثیرگذار بودند. رابطۀ بینامتنی وجود داشته است.
خلیلی در ادامه گفت: مجموعه عوامل تاریخی و سیاسی و فراوانی و گونهگونی متونی که روی این شخصیت تاریخی به جهت اهمیت معنوی علی کار میکنند، باعث میشود این دوره اهمیت پیدا کند و من به عنوان تاریخپژوه احساس کنم در شکلگیری یک علی قهرمان برای مردم، این دوره یک دورۀ شاخص است. به نظر میرسد مسئلۀ افضلیت علی یک مسئلۀ مبتلابهِ جاری و ساری در بین مردم در این دوره بوده است؛ جوری که حتی در متن کلامی عمادالدین طبری بازتاب مییابد و در آثار معماری مختلفی مثل مسجد جامع یزد و نطنز و ... دیده میشود. سقوط بغداد و خلافت عباسی به عنوان مرکز اسلام رسمی هم عاملی بود برای گسترش اسلام مردمی و اظهار وجود گروههایی که تا آن روز زمینۀ ابراز وجود داشتند.
خلیلی به نکتۀ دیگری در خصوص ارتباط فرهنگ عامه با تاریخ اشاره کرد و گفت: شباهتهایی بین اتفاقات تاریخی و قصههای برساختۀ جدید وجود دارد؛ در بامیان بند امیر وجود دارد که مردم آن را منتسب به حضرت علی میدانند و معتقدند سیلبندهای این بند که هفت تا است، هر کدام را علی با یک قدرت و ویژگیای ساخته است. برای هر یک از این بندهای هفتگانه داستانی وجود دارد که این داستانها با استفاده از دادههای تاریخی ساخته شدهاند.
خلیلی در بخش انتهایی سخنانش، با جمعبندی مطالب پیشین گفت: سوال این بود که بازنمایی اسطورهای از یک شخصیت مذهبی تاریخی چگونه صورت گرفته است. فرض من این بود که این بازنماییها خلقالساعه نیست؛ در طی روند پژوهش هم مشاهده شد که چنین رویکردی در ساحتهای مختلف اندیشهای ایران در دورههای مختلف قابل رویت است؛ برجسته کردن و اهمیت دادن و پناه بردن به علی به عنوان قهرمان، موضوعی نیست که فقط در عرصههای عامیانه تبلور پیدا کرده باشد؛ بلکه سابقهای در تاریخ ادبیات ایران دارد.
دو فصل اول این کتاب با توجه به بسترهای تاریخی موضوع مورد مطالعه نوشته شدند. مهترین برآیند از مطالعۀ هر دو گسترۀ مد نظر (تاریخ زندگی علی و سدههای هفتم تا دهم) این بود که بسترها و زمینههای فکری تغذیهکنندۀ گفتمان اسطورهپرداز را در هر دو بازۀ زمانی میتوان یافت. بعد از این مقدمات تاریخی، ساحتهای متنی با در نظر گرفتن مهمترین مؤلفههای گفتمان اسطورهپرداز مورد بررسی قرار گرفتند. مشخصاً متون ساحت کلام با تأکیدی که بر عصمت و علم امام دارد، زمینه را فراهم میکند که شخصیت علی ویژگی فرا انسانی در تفکرات بعدی پیدا کند. در فصل بعدی، کتیبهنوشتها و معماری به عنوان بازتابدهندۀ تفکرات اعتقادی جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.
در عرصۀ متنی ادبیات که در فصل بعد کنتاب دکتر خلیلی مورد بررسی قرار گرفت، نشان داده میشود از یک سو متن ستایش علی بهفراوانی در شمار زیادی از دواوین شعری این دوره بازتاب پیدا کرده و از سوی دیگر، علی به عنوان قهرمان نامیرا با ویژگیهای اسطورهای در قالب حماسهها و خصوصاً حماسۀ خاوراننامه بازنمایی شده است. در فصل آخر نیز تلاش شد تا نشان داده شود از لحاظ نظری تا چه اندازه موضوع انسان کامل در تصوف و گفتمان متصوفانۀ این دوره فربه شده و زمینههای نظری بازنمایی شخصیت علی به عنوان اسطوره به وجود آمده است. در این فصل بیشتر بر فتوتنامهها تأکید شده است.