توقف کوچک کردن حریم؛ مطالبهای از رئیسجمهور
زنگ خطر «کوچک شدن حریم آثار و بافتهای تاریخی» به صدا درآمده و توقف آن به مطالبۀ جدی میراثدوستان کشور تبدیل شده است و از رئیسجمهور درخواست کردهاند برای جلوگیری از دخل و تصرف در حریم و عرصه بافتهای تاریخی و آثار طبیعی ایران، اقدام لازم را انجام دهد.
به گزارش 24 آنلاین، بحث بازنگری حریم آثار و بناهای تاریخی چندی است موجب نگرانی میراثدوستان شده است؛ نگرانی و دغدغهای که از دوران وزارت عزتالله ضرغامی وجود داشت و حال به دوره سیدرضا صالحی امیری (وزیر وقت میراث فرهنگی، گردشگری دامنه پیدا کرده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که صالحی امیری در مجلس دفاع خود هنگام گرفتن رأی از نمایندگان دربارۀ «بازنگری حریم آثار تاریخی»، گفت: «بسیاری از نمایندگان مجلس از حریم آثار تاریخی ناراضی هستند و باید حریم این آثار مورد بازنگری قرار بگیرد.»
این اظهارات، هرچند کوتاه و مبهم، یادآور سیاستهای پیشین است، آن هم درباره محوطهها و بافتهای تاریخی که هر روز با تعرض و تخریب با وجود قوانین میراث فرهنگی مواجهند؛ محوطهها و بافتهای تاریخی که هنوز به طور دقیق مطالعه باستانشناختی و کارشناسی نشدهاند و بازنگری در حریم آنها به انگیزه رسیدگی به مطالبات مردم، حتما نگرانکننده است. با وجود آنکه مسئولان میراث فرهنگی بارها در پاسخ به این نگرانیها گفتهاند «این بازنگریها به معنای کوچک شدن حریم نیست» اما آنچه در روند بازنگری حریمها تا کنون اتفاق افتاده به کوچک شدن و اصلاح بیشتر این حریمها منجر شده است.
آثاری چون «پاسارگاد» در فارس، «شهر تاریخی سیمره» ، «محوطه تاریخی چالسرا» و «قلعه والی» در ایلام، «ارگ علیشاه» و «مسجد کبود» در آذربایجان شرقی، «غار کرفتو» در کردستان، «دشت بهشت» در البرز، «باغ و عمارت رحیمآباد» در خراسان جنوبی، «مجموعه تاریخی مفخم»، «تپه منصور باغی بجنورد»، «تپه نادری»، «ارگ بلقیس» و «تپه بلور» و «استقلال» در خراسان شمالی، «محور تاریخی فرهنگی اصفهان» ، «قلاع دختر» و «اردشیر» در کرمان، «قلعه صلصال» در گیلان، «بازار تاریخی ارومیه» ، «گورستان ظهیرالدوله» در تهران، «هتل رامسر» در مازندران، «تپه سیلک» در کاشان، شهر جرجان قدیم در گلستان و ... تنها چند نمونه از میراث تاریخی این کشور بودهاند که تا کنون پرونده بازنگری حریم برای آنها تشکیل و حریم برخی از آنها نیز به دنبال آن، بازنگری، اصلاح و حتی کوچک شده است.
مهمتر از آن، نگرانی درباره بافتهای تاریخی شهرهاست، که در سالهای اخیر بارها شاهد هشدارهایی درباره بافتهای شیراز، یزد، تهران، تبریز، سبزوار، گرگان، رشت، رامسر، اصفهان و … بودهایم و هنوز مشخص نیست با بازنگری حریم، چه سرنوشتی در انتظار هویت این بافتها خواهد بود؟
حال پس از آنکه ماجرای بازنگری و اصلاح حریم بافتهای تاریخی شهرهای گرگان، تهران، سبزوار و شیراز رسانهای شده است، سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در واکنش به آن، به یکی از روزنامهها گفته است: «یک حق حاکمیت داریم و یک حق مردم. در تحلیل شما تضادی بین مطالبه حاکمیت و مردم وجود دارد، اما من این تضاد را نمیبینم. حاکمیت موظف است طبق قانون از میراث فرهنگی ایران بزرگ صیانت، مرمت و حمایت کند و از دسترسی افراد سودجو یا زیادهخواه خارج کند، اما از سوی دیگر مطالبهای از سوی مردم در بسیاری از نقاط کشور شکل میگیرد. دال بر اینکه حقوق آنها تضعیف شده است. مشخصا مطالبه آنها بحث روشنی است دال بر حریم. این را بارها تکرار کردهام و باز هم میگویم. شما نباید مخاطب را تحریک کنید. من در بازار گرگان بودم که عدهای از مردم آمدند و خواستههایی داشتند. معترض بودند اما من یک جمله میگویم که از روز اول گفتم و تا آخر هم تکرار میکنم. هیچ تصمیمی در وزارتخانه خارج از نظام کارشناسی برای بافت و حریم گرفته نخواهد شد. تصمیمات ما در یک چارچوب قانونی و کارشناسی خواهد بود و ما به صورت نظام سلیقهای و روابط خارج از چارچوب قوانین و ضوابط عمل نمیکنیم.»
آنچنان که وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خبر داده، هفته پیشرو قرار است در جلسهای، موضوع «حریم بافتها و محوطههای تاریخی» با حضور کارشناسان بحث و بررسی شود اما دغدغه درباره کوچک شدن حرایم همچنان وجود دارد.
جامعه باستانشناسان ایران مدتها پیش در نامهای به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از او خواست که بانگ بلند این زنگ خطر را بشنود و برای او نوشت که «در سالهای گذشته آنان که بحث بازنگری و کوچک شدن حرایم میراثی را به شکلی نادرست مطرح کردهاند یا با اصول موضوعه و مأموریتهای این وزارتخانه ناآشنا بوده و از دانش کافی درباره اهمیت و ارزشهای میراث فرهنگی بیبهره بودهاند و یا آنکه در پس پردۀ بازنگری حرایم آثار تاریخی سود و منفعتی را دنبال کردهاند. این در حالیست که در کشورهای پیشرفته و مترقی دنیا هر روز بر دقت قوانین برای حفاظت و حراست از ارزشهای میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی و محوطههای باستانیشان میافزایند و با تصویب قوانین جزاییِ سخت و فرهنگسازی درست، تخریب محوطههای باستانی را کم کردهاند. آنان با شناخت ظرفیتهای گستردۀ آثار تاریخی و محوطههای باستانی با تدابیر مختلف به رونق گردشگری و جلب مشارکت مردم در پاسداشت میراث فرهنگی همت گماشتهاند.»
اینک، کارزاری با عنوان «درخواست جلوگیری از تخریب و تعرض به میراث فرهنگی ایران» راه افتاده است که در متن آن خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور آمده است: «بیتردید میراث فرهنگی ایران، آیینه تمامنمای نبوغ و خلاقیت و صلحدوستی مردم این سرزمین است که در ادوار مختلف و در مواجهه با سهمگینترین حوادث روزگار، از یک سو قلب تپنده تمدن ما و از سوی دیگر بیانگر هنرپروری و تابآوری مردم این مرز و بوم بوده است.
شوربختانه در بزنگاه فعلی، این سرمایه بیمانند ایران، در معرض دستدرازی و تعرض منفعتطلبان و سودجویانی قرار گرفته که نه عرقی به این خاک و نام پاکش دارند و نه دغدغهای برای پاسداشت هویت کهن این سرزمین در سر میپرورانند.
متأسفانه بسیاری از این اتفاقات با سکوت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی قانونی میراث فرهنگی و طبیعی ایران، اتفاق میافتد. تعرض آشکار به بافتهای تاریخی کلانشهرهایی مانند شیراز، تهران، اصفهان، گرگان، اردبیل، تبریز، کاشان، باغ ۳۳ هکتاری رامسر مازندران، بافتهای تاریخی گیلان و بسیاری دیگر از شهرها و دستور تأسفبار وزیر میراث فرهنگی برای کوچک کردن حریم بافت تاریخی سبزوار و احتمالاً گرگان و نیز دستور عجیب استاندار اصفهان در واگذاری ابنیه تاریخی اصفهان، از جمله موارد این تراژدی تلخ هستند.
پرسش اصلی از جنابعالی و وزرای کابینه دولت چهاردهم این است که آیا اولویت شما عمل به وظایف حاکمیتی و قانونیتان است یا پاسخ دادن به مطالبات خارج از عرف و بر خلاف مصالح ملی کشور است؟ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای اخذ رأی اعتماد از نمایندگان مجلس، وعده کوچکسازی حریم بافتهای تاریخی ایران را داده است، شوربختانه امروز مصرانه در همان مسیر حرکت میکند. این در شرایطی است که معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز تخصص و پیشینه مرتبطی با این حوزه نداشته و فنیترین معاونت این وزارتخانه را با چالش روبهرو ساخته است.
وضعیت میراث طبیعی ایران نیز غمنامهای است که شرح آن بسیار مفصل است و در وضعیت منفعلانه وزارتخانه مربوطه، تبدیل به عرصه تاخت و تاز بلاگرها، زمینخواران و سوداگران منابع طبیعی ایران شده است و در مقابل، ما شاهد تعقیب قضایی کنشگران واقعی میراث فرهنگی و طبیعی ایران هستیم.»