کدخبر: ۲۰۶۲۶

۱۴ سکان‌دار وزارت فرهنگ چه بر سر این وزارتخانه آوردند؟

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاکنون ۱۴ مرد سکاندار وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده‌اند و در طول ۴۵ سال گذشته اتفاقات مهمی را برای فرهنگ و هنر کشور رقم زده‌اند. این روزها و به بهانه معرفی سیدعباس صالحی به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم، مروری داشته‌ایم بر فعالیت ۱۴ وزیری که پیش از او در این سمت فعالیت کرده‌اند.

14 سکان‌دار وزارت فرهنگ چه بر سر این وزارتخانه آوردند؟

به گزارش 24 آنلاین، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از ادغام دو وزارتخانه‌ی «فرهنگ و هنر» و «برخی ارگان‌های وزارت علوم و آموزش عالی» تشکیل شد و در هفتم خرداد ۱۳۵۸ به وزارت ارشاد ملی تغییر نام داد، اما یک‌ سال بعد نامش به «وزارت ارشاد اسلامی» تغییر کرد و در همان سال، تعدادی از واحدها از وزارت فرهنگ و آموزش عالی جدا و در وزارت ارشاد اسلامی ادغام شدند. در نهایت در اسفند ماه ۱۳۶۵ به موجب قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام وزارت ارشاد اسلامی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر یافت.

پس از انقلاب تاکنون ناصر میناچی، عباس دوزدوزانی، عبدالمجید معادی‌خواه، سیدمحمد خاتمی، علی لاریجانی، مصطفی میرسلیم، سید عطاءالله مهاجرانی، احمد مسجد جامعی، محمدحسین صفار هرندی، سیدمحمد حسینی، علی جنتی، سیدرضا صالحی‌امیری و سیدعباس صالحی و محمدمهدی اسماعیلی سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده‌اند. البته هنوز تا زمانی که سیدعباس صالحی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد پیشنهادی دولت چهاردهم رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی را کسب کند، محمدمهدی اسماعیلی مسئولیت این وزارتخانه را بر عهده دارد.

ایسنا در این گزارش به معرفی وزرای پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و فعالیت‌ها و اقدامات آنها می‌پردازد.

ناصر میناچی مقدم

 

او متولد سال ۱۳۱۰ در تهران و تحصیلکرده رشته حقوق بود که در نگارش طرح ابتدایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با دکتر ناصر کاتوزیان همراهی کرده است.

میناچی یکی از یاران علی شریعتی و از مؤسسان حسینیه ارشاد بود. او در دولت مهندس بازرگان به عنوان وزیر تبلیغات و جهانگردی فعالیت می‌کرد و این وزارتخانه به پیشنهاد میناچی به وزارت ارشاد تغییر نام داد.

میناچی در یکی از مصاحبه‌هایش درباره دوره‌ای که تصدی وزارت ارشاد را بر عهده داشت، گفته بود: «انتخاب من از سوی آقای مهندس بازرگان فکر می‌کنم دو دلیل داشت؛ یکی به خاطر فعالیت‌های من در حسینیه ارشاد و مدیریت آن بود و دیگری به دلیل همکاری‌ام با ایشان در جمعیت دفاع از آزادی حقوق بشر که ما اجازه تأسیس آن را از نیویورک گرفته بودیم. در این تشکل ما اسناد رسمی از برخورد حکومت وقت با مخالفان را جمع‌آوری می‌کردیم و گزارش می‌دادیم. برای نجات زندانی‌ها هم خیلی تلاش کردیم، از جمله برای آقای طالقانی، منتظری و ... . فکر می‌کنم همه اینها در کنار هم باعث شد تا مرحوم بازرگان به این نتیجه برسد که من را برای این وزارتخانه معرفی کند.»

بعد از پایان دولت موقت، میناچی همچنان در سمت خود باقی ابقا می‌شود که درباره این دوران نیز بیان کرده بود: «بعد از استعفای بازرگان، خدا بیامرزد مرحوم دکتر باهنر را، ایشان به من زنگ زدند. من هنوز نرفته بودم و پشت میزم نشسته بودم. ایشان گفتند: اینجا جلسه است و الان مهندس موسوی برای وزارت ارشاد کاندیدا است؛ دارد رأی‌گیری می‌شود. اکثر حاضران اینجا با وزارت شما موافقند. آیا شما می‌خواهید در این سمت بمانید؟ من به دکتر باهنر گفتم قصد من خدمت است، ما برای خدمت آمده‌ایم، اگر کاری از دستم بربیاید و بتوانم انجام دهم، می‌مانم.»

میناچی که تغییردهنده نام وزارتخانه اطلاعات و جهانگردی را به ارشاد تغییر داده است درباره این انتخاب اسم نیز گفته بود: «نمی‌توانم بگویم علاقه به حسینیه ارشاد و همین نام ارشاد در این انتخاب بی‌تأثیر بوده است. خب من از اول به این نام علاقه داشتم. آن موقع هم فکر می‌کردم این نام برازنده وزارتخانه هست.»

تهیه پیش‌نویس قانون مطبوعات یکی از اقدامات دوران تصدی او بر وزارتخانه‌ای است که خودش نام آن را تغییر داده بود. با این حال امور مربوط به عرصه فرهنگ و هنر (تولیدات ادبی و هنری) در آن زمان زیرمجموعه وزارت‌خانه تحت امر میناچی نبود و عهده‌دار آن وزارت آموزش عالی بود.

میناچی، اولین وزیر ارشاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نهایت در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۲ در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت.

عباس دوزدوزانی

 

او متولد سال ۱۳۲۱ در تبریز است. دوزدوزانی نخستین فرمانده سپاه انقلاب اسلامی و نماینده مردم تبریز در اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی محمدعلی رجایی در دولت ابوالحسن بنی‌صدر، دوزدوزانی را به عنوان گزینه تصدی وزارت ارشاد به مجلس معرفی کرد و او دومین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی لقب گرفت.

هرچند مدت زمان تصدی او بر این وزارتخانه چندان طولانی نشد اما اقدامات مهمی را پایه‌ریزی کرد که برخی از آنها در زمان مسئولیت خودش و برخی بعدا انجام شد. او در سال ١٣۵٩ نام وزارت ارشاد ملی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر داد.

یکی از اقدامات دوزدوزانی در دوران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعطیلی این وزارتخانه برای مورد بازبینی قرار دادن کارکنانش بود. موضوعی که روزنامه اطلاعات نهم مهر ۱۳۵۹ درباره آن نوشت: «عباس دوزدوزانی وزیر ارشاد ملی صبح امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد وزارت ارشاد ملی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد. این تعطیل برای تجدید سازمان و تصفیه افراد در این وزارتخانه خواهد بود. دوزدوزانی اعلام کرد تعطیلی وزارتخانه شامل مراکز و دفاتر وزارتخانه در شهرستان‌ها نیز می‌شود و فقط بعضی از قسمت‌های وزارتخانه‌ها در شرایط کنونی به کار ادامه خواهد داد. بالاترین حقوق در نظر گرفته شده برای کارمندان وزارتخانه هم ماهانه ۷ هزار تومان خواهد بود.»

در دوره وزارت او اداره کل فعالیت‌های هنری، اداره تالیف و ترجمه، تئاتر شهر، ارکستر سمفونیک تهران، اداره کل نظارت و نمایش فیلم، اداره کل تحقیقات و روابط سینمایی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منفک و در وزارت ارشاد ادغام شد. همچنین برای امور سینماها، معاونت سینمایی را در این وزارتخانه تشکیل داد. دوزدوزانی همچنین امور حج و زیارت را دوباره به سازمان اوقاف واگذار کرد تا وزارت ارشاد تمرکز بیشتری به مقوله‌های فرهنگی داشته باشد.

عباس دوزدوزانی در نهایت عصر روز یکشنبه هفتم مرداد ماه سال ۱۳۹۷ در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت.

عبدالمجید معادی‌خواه

 

او سال ۱۳۲۶ در قم متولد شده است. معادی‌خواه در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب، قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب و بعدها مسئول بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی و مسئول هماهنگی تبلیغات خارج از کشور بود.

او سومین وزیر ارشاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در دولت دکتر باهنر از مجلسی‌ها رأی اعتماد گرفت. بر اساس تغییراتی که در دوره وزارتِ دوزدوزانی در وزارت ارشاد شکل گرفته بود، معادی‌خواه در برنامه‌ای که به مجلس ارائه داد بخش‌های هنری و سینمایی را هم لحاظ کرد و عملا دوباره این بخش به جای قبلی بازگشت.

معادی‌خواه در مصاحبه‌ای درباره ارائه برنامه‌هایش گفته بود: «در اولین برنامه‌ای که به مجلس داده شد، با نام «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بود که همخوانی آن را با حوزه‌های مسئولیت وزارتخانه بیشتر می‌دیدم. وزیر علوم بی‌اعتنا به شاخه‌های فرهنگ و هنر آن همه را در یک معاونت پیچیده و در تالار رودکی سابق متمرکز کرده بود که باید به نهاد مناسبی بازمی‌گشت. همزمان با تقدیم برنامه برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس، بر تارَک آن نام «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» را نشاندم و یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که از مجلسی‌های آن روز یکی نگفت: چرا نام وزارتخانه تغییر کرده است!»

بر اساس پیشنهاد او از ۱۲ تا ۲۲ بهمن‌ماه با الهام از سوره «فجر» دهه فجر نام گرفت و بعدتر جشنواره‌های فرهنگی و هنری با الهام از این نام در این دوره زمانی آغاز به کار کردند.

او در دولت دکتر باهنر و در تابستان سال ۱۳۶۰ وزیر ارشاد شد و حدودا یک سال و نیم در این سمت فعالیت کرد. یکی از حواشی مرتبط با زمان تصدی او بر وزارت ارشاد ساخت و اکران فیلم «برزخی‌ها» به کارگردانی ایرج قادری است.

سیدمحمد خاتمی

 

او سال ۱۳۲۲ در اردکان یزد متولد شد. خاتمی که سرپرستی مؤسسه مطبوعاتی کیهان را برعهده داشت در سال ۶۱ به عنوان چهارمین وزیر ارشاد انتخاب شد و تا سال ۷۱ در این مسئولیت باقی ماند تا به عنوان تنها وزیر ارشادی شناخته شود که حدود ۱۰ سال در این سِمت فعال بوده است.

ایجاد پایگاه‌های فرهنگی در چند کشور جهان، تدوین طرح «ضوابط و نظارت بر امر کتاب و نشریات»، راه‌اندازی هیات منصفه مطبوعات، دادگاه ویژه مطبوعات، برگزاری جشنواره فیلم فجر، برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و ... از جمله اقداماتی بود که به دوره طولانی مدت وزارت او نسبت داده شده است.

خاتمی در نهایت در خرداد ماه سال ۱۳۷۱ از این سمت استعفا داد.

علی لاریجانی

 

او سال ۱۳۳۶ در نجف متولد شد. لاریجانی پس از استعفای سیدمحمد خاتمی از سال ۱۳۷۱ به عنوان پنجمین وزیر ارشاد پس از انقلاب به مدت حدود یک سال و نیم سکاندار وزارت ارشاد بود. 

لاریجانی مدت زمان کمی برای کار در وزارت ارشاد داشت و بهمن ماه ۱۳۷۲ جای خود را به مصطفی میرسلیم داد اما یکی از مهم‌ترین اقدامات لاریجانی طی آن یک‌سال و نیم، آماده‌سازی مقدمات برگزاری نخستین دوره جشنواره مطبوعات در سال ۱۳۷۳ بود.

لاریجانی پس از وزارت ارشاد نیز به مدت ۱۱ سال ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت.

مصطفی میرسلیم

 

او سال ۱۳۲۶ در تهران متولد شد. میرسلیم که به مدت چهار سال در دولت پنجم به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی در سمت مشاور رئیس‌جمهوری در امور تحقیقات منصوب شده بود در دولت ششم نیز همچنان مورد اعتماد هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و پس از حضور کوتاه علی لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال ۷۲ تا ۷۶ به عنوان ششمین وزیر ارشاد سکان این وزارت‌خانه را برعهده گرفت.

میرسلیم که فوق‌ لیسانس مهندسی مکانیک و تخصص مهندسی موتورهای درون‌سوز دارد درباره تضاد تحصیلاتش با مسئولیتی که در وزارت ارشاد داشت، این‌طور گفته است: «وقتی به انقلاب رسیدیم کمتر با تخصص‌های بنده آشنا بودند و بنده را بیشتر با عنصر فرهنگی می‌شناختند، اما در هر دو زمینه فعالیت کردم. وقتی از زمینه سیاسی فارغ شدم به سمت کارهای فرهنگی رفتم و در وزارت فرهنگ مشغول شدم.»

میرسلیم از طرفداران نظریه مقابله با «تهاجم فرهنگی» بود و بخشی از فعالیت‌های خود در دوران وزارت‌اش را معطوف این موضوع کرد.

او در سال ۱۳۹۶ اظهار نظر قابل توجهی در زمینه تولید و انتشار آثار هنرمندان کرده و گفته بود: «من زمانی که تصدی وزارت ارشاد را برعهده داشتم، نمایندگان مجلس به دلیل انتشار برخی کتاب‌های مبتذل از سوی بعضی ناشران من را بازخواست کردند، درحالی که بنده به آنها اعتماد کرده بودم ولی آنها برای پر کردن جیب خودشان از اعتماد من سوءاستفاده کردند. من در آن مقطع خدمت نمایندگان مجلس گفتم ابتدا در پیشگاه خداوند استغفار کرده و ثانیا از نمایندگان مردم عذرخواهی می‌کنم.»

سیدعطاءالله مهاجرانی

 

او سال ۱۳۳۳ در اراک متولد شد. مهاجرانی که سابقه معاونت پارلمانی ریاست جمهور را در کارنامه داشت، سال ۱۳۷۶ در دولت اول سیدمحمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. 

در طول حدود سه سال تصدی او بر وزارت ارشاد مطبوعات امکان فعالیت بیشتری یافتند و امتیاز نشریات بیشتری صادر شد؛ موضوعی که البته موافقان و مخالفانی هم داشت. مهاجرانی سرانجام در سال ۱۳۷۹ و پس از تقریبا سه سال با استعفا از سمت خود کناره‌گیری کرد.

احمد مسجدجامعی

 

او سال ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. مسجدجامعی پیش از آنکه به عنوان وزیر ارشاد دولت دوم سیدمحمد خاتمی انتخاب شود حدود ۱۸ سال سابقه کار در معاونت‌های مختلف وزارت ارشاد را داشت و سرانجام پس از استعفای مهاجرانی در سال ۱۳۷۹، مسجد جامعی توانست به عنوان وزیر ارشاد دولت سیدمحمد خاتمی رای اعتماد نمایندگان مجلس را کسب کند.

مسجدجامعی که در یک دوره پرتنش وارد وزارت ارشاد شده و سعی کرد اوضاع را مدیریت کند. در دوره وزارت حدودا ۵ ساله او تعامل خوبی میان اهالی فرهنگ و هنر با وزارت ارشاد برقرار شد. در این دوره نشریات حوزه کتاب رونق پیدا کرد و سرمایه گذاری های فراوانی انجام گرفت.

نام مسجدجامعی به عنوان یکی از کاندیدهای پیشنهادی وزارت ارشاد دولت چهاردهم نیز مطرح شده بود. 

محمدحسین صفار هرندی

 

او سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شد. صفارهرندی که سردبیر روزنامه کیهان بود از سال ۱۳۸۴ و در دولت اول محمود احمدی‌نژاد به عنوان وزیر ارشاد انتخاب شد. 

انتقال نمایشگاه کتاب تهران از محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی به مصلی تهران در دوره وزارت او صورت گرفت. همچنین یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی کشور در این دوره تاسیس جوایز مختلف ادبی بود که «جایزه جلال آل‌احمد» یکی از آنها است. جوایز دیگری چون گام اول، کتاب فصل، جایزه پروین اعتصامی، حضور بخش شعر در جشنواره فجر و تاسیس بنیاد ادبیات داستانی و... از دیگر اقدامات فرهنگی در دوره صفار هرندی محسوب می‌شود.

سیدمحمد حسینی

 

او سال ۱۳۴۰ در رفسنجان متولد شد. حسینی قائم مقام وزیرعلوم در دولت نهم بود و از سال ۸۸ همزمان با دولت دوم محمود احمدی‌نژاد وزیر ارشاد شد.

آغاز به کار نظام رتبه بندی ناشران، رکوردشکنی در تعداد عناوین کتاب در سال، تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی، ایجاد معاونت قرآن در ساختار وزارت ارشاد، ایجاد موسسه هنرمندان پیشکسوت، ایجاد بنیاد ادبیات داستانی و... از اتفاقات مهم دوره ۴ ساله وزارت حسینی بود.

البته یکی از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین اتفاقات دوره وزارت سیدمحمد حسینی انحلال خانه سینما بود که او با غلط خواندن ادعای دلایل سیاسی انحلال خانه سینما، تاکید کرده بود: «به آنها مهلت داده شد روند خود را اصلاح و تغییرات را در شورای فرهنگ عمومی مطرح کنند اما ادعا کردند که خود دارای مجمع عمومی به عنوان بالاترین رکن برای هر گونه تغییری هستند و خود مختار می‌باشند که این موضوع پس از مهلت‌های زیاد به شورای فرهنگ عمومی برای تعیین تکلیف به بحث گذاشته شد». 

حسینی سرانجام ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ با اتمام دوران وزارت‌اش، وظایف خود را به علی جنتی سپرد.

علی جنتی

 

او در سال ۱۳۲۸ در قم متولد شد. جنتی به عنوان یازدهمین وزیر ارشاد در دولت نخست حسن روحانی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت.

بازگشایی خانه سینما یکی از مهم‌ترین اقدامات جنتی در نخستین روزهای فعالیت‌اش در سمت وزیر ارشاد بود. همچنین ساماندهی صندوق اعتباری هنر، احیای ارکستر سمفونیک ملی، توجه ویژه به تئاتر، جلوگیری از اکران فیلم‌های رستاخیز و خانه پدری، لغو برخی از کنسرت‌ها و... از مهم‌ترین اتفاقات دوره مسئولیت جنتی در وزارت ارشاد بود.

با این وجود مشکل کمبود بودجه و عدم تخصیص کامل همان بودجه اندک از مهم‌ترین چالش‌های دوران وزارت او بود که در یک مصاحبه درباره آن گفته بود: « این مشکل از دیرباز وجود داشته است و من از آغاز کار به این مساله توجه داشتم. مثلا در سال ٩۵ بودجه فرهنگی کشور ٧١٠٠ میلیارد تومان است که تنها هزار میلیارد تومان آن سهم وزارت ارشاد است آن هم اگر صد در صد تخصیص بدهند که کمتر اتفاق می‌افتد. سال ٩۴ این مبلغ حتی کمتر از هزار میلیارد تومان هم بود.»

تک‌خوانی بانوان در کنسرت‌ها یکی دیگر از چالش‌هایی بود که به گفته جنتی هرچند در زمان تصدی او در وزارت ارشاد مجوزی برای آن صادر نشده بود اما اقدامات دوره‌های پیشین را به پای او نوشتند. جنتی در این زمینه در مصاحبه‌ای بیان کرده بود: « در دولت‌های نهم و دهم آلبوم‌هایی وجود داشته است که کاملا در آنها تک‌خوانی زنان بوده است و الان هم موجود است. شما به یاد نمی‌آورید که در آن دوره کسی معترض شده باشد که چرا به تک‌خوانی زنان مجوز داده‌اند؟ اما در این دولت (دولت اول حسن روحانی) ما یک مجوز تک‌خوانی هم ندادیم و به یک آلبومی هم که در آن تک خوانی خانم‌ها باشد مجوز داده نشده.» 

در همین زمینه جنتی حدودا دو ماه پس از کناره‌گیری از وزارت در مصاحبه‌ای گفته بود: «سعی مان این بود که آرامش جامعه را حفظ کنیم، به تشنج دامن نزنیم و خود را درگیر این حاشیه‌ها نکنیم. ما در زمینه تک‌خوانی از لحاظ شرعی مشکلی نداریم. فتوای مقام معظم رهبری هم این است که تفاوتی میان «تک خوانی» و «جمع خوانی» وجود ندارد. ملاک این است که مفسده‌انگیز نباشد. ما می‌توانستیم به همین فتوا استناد کنیم و اجازه بدهیم در موارد منطبق با موازین، تک‌خوانی انجام شود. اما با اینکه ما مجوز ندادیم علم مخالفت را برافراشتند.»

در نهایت جنتی در نهایت مهرماه سال ۱۳۹۵ از سمت خود استعفا داد. 

سیدرضا صالحی امیری

 

او در سال ۱۳۴۰ در بابل متولد شد. صالحی امیری به دنبال استعفای علی جنتی از آبان ماه ۱۳۹۵ کار خود را به عنوان وزیر ارشاد آغاز کرد. 

نخستین اتفاق مهم پس از آغاز به کار او برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ۱۳۹۵ بود که نحوه برگزاری و داوری‌های این جشنواره حواشی زیادی به همراه داشت. پس از پایان جشنواره بود که وزیر فرهنگ بلافاصله حجت‌الله ایوبی را از ریاست سازمان سینمایی عزل و محمدمهدی حیدریان را جانشین او کرد.

صالحی امیری در پایان دوره مدیریت خود بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از شکل‌گیری شورای برنامه ریزی وزارتخانه و تدوین سند چشم انداز فرهنگی و گسترش نهادهای صنفی به عنوان دستاوردهای دوره صدارت خود نام برد.

با توجه به اینکه یکی از چالش‌ها در زمان وزیر پیشین ارشاد لغو کنسرت‌ها بود، صالحی امیری پیش از تصدی در مقام وزارت در رابطه با این موضوع، گفته بود: «همه فعالیت‌ها باید در چارچوب قانون باشد. با تعطیل کردن کنسرت‌ها مشکل کشور حل نمی‌شود. دولت اصرار دارد که در جامعه فضایی ایجاد شود که بر مبنای مبانی اعتقادی و شرعی هیجانات تخلیه شود و این هیجانات باید به عرصه‌های مختلف ورزشی، هنر، شعر، موسیقی و دیگر عرصه‌ها سوق داده شود.»

صالحی امیری تنها ۹ ماه وزیر ارشاد بود و در دولت دوم حسن روحانی جای خود را به سیدعباس صالحی داد.

سیدعباس صالحی

 

او سال ۱۳۴۲ در مشهد متولد شده است. صالحی در سوابق خود مسئولیت‌های مختلفی مرتبط با عرصه فرهنگ و هنر داشت.  او در دولت دوم حسن روحانی با رای اعتماد نمایندگان مجلس به عنوان وزیر ارشاد فعالیت خود را آغاز کرد.

عملکرد صالحی در طول حضورش در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد رضایت نسبی اهالی فرهنگ و به ویژه حوزه کتاب را به دنبال داشت. تعامل بیشتر با صاحبان نشر و همچنین ارتقای مشارکت با تشکل‌های مدنی نشر در اجرای مناسبت‌های فرهنگی؛ بویژه مشارکت‌دهی در سیاستگذاری و واگذاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب تهران به تشکل‌های نشر، پایبندی به اصل شفافیت و انتشار اسناد و مدارک هزینه‌های صورت گرفته توسط معاونت فرهنگی و اعلام عمومی مصوبات هیئت خرید کتاب اقداماتی است که می‌توان در کارنامه کاری او به آن اشاره کرد.

جمله «شفافیت، کیمیا است» از تاکیدات او در زمان سکان‌داری وزارت ارشاد است؛ جمله‌ای مهم که صالحی حداقل در زمان حضورش در معاونت فرهنگی این وزارتخانه نشان داده بود که تا حد توان به آن پایبند است.

از نکات قابل توجه دوره مسئولیت صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید او بر پرهیز از بزرگنماییِ گردش مالی در حوزه سینما و پایبندی به رعایت مقررات اکران بود، موضوعی که به دنبال آن اظهار کرده بود: «چیزی که مجوز گرفته باید همان عرضه شود و این، نوعی اعتمادسازی ایجاد می‌کند. ما نباید فضا را به سمتی ببریم که مچ‌گیری بعد از اکران داشته باشیم. همه ما باید به سینماگران و پخش‌کننده‌ها اعتماد کنیم و پخش‌کننده هم به ما اعتماد کند.» هرچند در زمان وزارت او نیز مانند اکثر دوره‌های دیگر، فیلم‌ها از گزند توقیف یا سانسور دور نماندند.

یکی از مهم‌ترین چالش‌های او در زمان وزارت شیوع ویروس کرونا بود که سبب تعطیلی فعالیت‌های فرهنگی و هنری مختلف شد.

دوران وزارت سیدعباس صالحی با اتمام کار دولت دوازدهم به پایان رسید و او جای خود را به محمدمهدی اسماعیلی داد. او در حال حاضر به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم به مجلس معرفی شده و در انتظار رای اعتماد نمایندگان است.

محمدمهدی اسماعیلی

 

او سال ۱۳۵۴ در کبودرآهنگ همدان متولد شد. اسماعیلی از سال ۱۴۰۰ کار خود را در وزارت ارشاد دولت سیزدهم آغاز کرد. هرچند شروع کار او با شیوع کرونا همزمان شده بود اما رفته رفته این پاندمی فروکش کرد و او توانست پس از حدود ۳ سال تعطیل یا نیمه‌تعطیل شدن فعالیت‌های فرهنگی و هنری از نظر کمّی اتفاقات خوبی را در این عرصه رقم بزند چنانچه در آخرین مصاحبه خود با ایسنا درباره این موضوع گفت: « من با عدد و رقم صحبت می‌کنم. زمانی که در حال آماده‌سازی برنامه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی بودم، همه می‌گفتند نگاه به فرهنگ و هنر در دولت، نگاه درجه دوم است و اعتبارات لازم برای حوزه فرهنگ و هنر اختصاص داده نمی‌شود. سالی که مسئولیت وزارت‌خانه را برعهده گرفتم، بودجه وزارت فرهنگ و اسلامی ۱۲۰۰ میلیارد بود. امسال که دارم مسئولیت وزارتخانه را به دولت بعد تحویل می‌دهم، بودجه وزارت فرهنگ ۲۰ هزار میلیارد شده، چیزی حدود ۱۸ برابر.»

نگارش و در برخی موارد به سرانجام رساندن سندهای مختلف همچون «سند ملی موسقی»، «سند سبک پوشش ایرانی اسلامی»، «سند ملی سینما» و... از جمله اتفاقاتی بود که او در دوران وزارت خود رقم زد هرچند درباره «سند ملی سینما» مورد انتقاد اهالی سینما قرار گرفت و خانه سینما در بیانیه‌ای نسبت به کامل نبودن این سند واکنش نشان داد. علاوه بر آن، برخی سندهای دیگر مانند سند موسیقی نیز بعضا با انتقادات قابل توجهی روبرو شد.

جلوگیری از لغو کنسرت‌ها بویژه در برخی استان‌ها از کارهای مهم اسماعیلی در طول دوران وزارت‌اش بود. 

او همچنین نسبت به ممنوع‌الکاری برخی هنرمندان و اهالی فرهنگ موضع‌گیری‌های خود را داشت و درصدد بود تا ممنوع‌الکاری این قشر نه به شکل سلیقه‌ای بلکه به شکل قانونمند به آنها ابلاغ شود تا درصورت لزوم بتوانند در یک هیئت رسیدگی به تخلفات از حق خود دفاع کنند.

تدوین برنامه هفتم توسعه در حوزه فرهنگ در دوره او انجام شد که بندهایی از آن، حواشی فراوانی داشت؛ مانند بند مرتبط با تشکیل یک کمیته قضایی در وزارت ارشاد، به این امید که تنها مرجع رسیدگی‌کننده به هنرمندان در داخل وزارت ارشاد باشد که البته بشیاری آن را غیرقابل اجرا می‌دانستند.

اسماعیلی در حوزه ادبیات نیز با حواشی مختلفی روبرو بود؛ ازجمله انتشار خبرهایی درباره مجوز نگرفتن کتاب افرادی مانند سیدمهدی شجاعی که البته بلافاصله پس از خبری شدن آن، مشکل این کتاب‌ها به سمت حل شدن رفت.

در حوزه سینما، فروش قابل توجه فیلم‌های کمدی از جمله دستاوردهای مهم وزارت ارشاد شمرده می‌شد؛ هرچندبرخی معتقد بودند که فروش کمدی ارتباطی به وزارتخانه ندارد اما اسماعیلی بارها تاکید کرده بود که وزارت تحت امر او، زیرساخت‌های لازم برای شکستن رکورد فروش را ایجاد کرده است. در مقابل، هنرمندان معتقد بودند که وزارت تحت امر او، به فیلم‌های اجتماعی منتقد که پیش از آن مجوز می‌گرفتند، پروانه ساخت نمی‌دهد.

در حوزه تجسمی و مد و پوشاک نیز در این دوره مصوبه‌هایی برای خرید آثار هنری توسط دولت رسانه‌ای شد اما به نتیجه قابل ذکری نرسید.

منبع: ايسنا
کدخبر: ۲۰۶۲۶
ارسال نظر