تحقق یک زندگی معمولی را از عادل فردوسیپور شروع کنید آقای پزشکیان!
آمار شوکهکننده بازدید برنامه عادل فردوسیپور در یوتیوب را حتما دیدهاید. حضور مهدی پاکدل و رعنا آزادیور در محفل خودمانی عادل فردوسیپور و محمد بحرانی در کمتر از ۲۴ساعت حدود ۳۰۰هزار بار پلی شده و این را مقایسه کنید با برنامه مشابه رسانه ملی برای یورو که مهمانش پوریا پورسرخ بوده است با مخاطبانی که سه رقمی هم نشده بودند در تلوبیون!
به گزارش 24 آنلاین، عادل فردوسیپور چند روزی پس از برنامه توفانی درباره فساد در فوتبال، درحالی که تلاشهای بسیاری برای ایجاد محدودیتهای جدید بر سر راهش شده بود با ویژهبرنامه یورو۲۰۲۴، پرقدرت به عرصه برگشت. او با فوتبال۳۶۰ اگرچه به دلایل مختلفی چون کپیرایت نمیتواند پخش بازیها را در پلتفرمش داشته باشد، همینجا و در این برنامه بار دیگر از دلتنگیاش برای گزارش فوتبال گفت. از اینکه بتواند در همین بستر برای مردم فوتبال گزارش کند.
مهمتر از آنچه به عنوان روایت فوتبالی در برنامه عادل رخ داد، چینشی بود که مهمانان برنامه، احتمالا ناخواسته در شبنشینی عادل رقم زدند.
عادل که برنامهاش را برای پخش از پلتفرمهای بینالمللی مثل اینستاگرام و یوتیوب میسازد مجبور است که براساس قواعد این پلتفرمها و برای گیر نکردن در ماجرای کپیرایت نوع دیگری، متفاوت از عادلی که میشناختیم، برنامهسازی کند. و این قواعد یعنی او برای یورو۲۰۲۴ برنامه میسازد اما امکانش را ندارد حتی یک فریم از مسابقات را در برنامهاش پخش کند و این یعنی تنها نقطه قوت برنامه میشود ترکیب مهمانان برنامه.
مهمانانی اکثرا غیر فوتبالی که بیشترشان در این دو سه سال حرفهای زیادی در دل داشتند برای گفتن.
شروع قصه همان حضور احسان عبدیپور بود. مهمانی که با جشنواره کوچه بوشهر را به یک مرکز دوستداشتنی گردشگری تبدیل کرده است. بازی را احسان عوض کرد. او در این گعده پرسشگر شد. سفره دل عادل را باز کرد. عادل اعتراف کرد به تپقهایش. به ایرادهای فنی کارش اما او چرا با همه این ایرادها محبوب است؟ چون شده نماد مردم. نماد سخن حق. او زبان آن ۵۰درصد گلایهمند است که حتی تا آخر حاضر نشدند به کمک ۲۶درصد حامی پزشکیان بیایند برای نجات کشور از به قدرت رسیدن تندروهای پایداری. همانها که از وجود رانتهای قدرت خستهاند. از تندرویها ناامیدند و فکر میکنند اقلیت تندرو نمیگذارد گشایشی رخ دهد پس به کل منفعل شدهاند.
ترتیب مهمانها پس از این شگفتانگیز است. مثلا رامبد جوان؛ او اینجا بهترین ریبرندینگ زندگیاش را انجام میدهد. به عنوان یک هنرمند منتقد وضع موجود از تلویزیون گلایه میکند.
او که با خندوانه به ته خط رسید و مدیریت جدید عملا حذفش کرد و فشارهای اجتماعی بسیاری را برای حاشیههای زندگی شخصی تحمل کرده بود و در دو سال اخیر برای کمک به خانوادهای آسیب دیده از حوادث سال ۱۴۰۱، هزینههای بسیاری داد.
رامبد جلوی عادل که نشست به هیچ کدام از این حاشیهها نپرداخت. اصلا بحثشان آن سمتی نرفت. نه عادل بلد بود بپرسد و نه احتمالا نیازی به یک هاردتاک بود.
آنها فقط گعده دوستانه کردند. یک تماس روی اسپیکر از رامبد یک پدر خانوادهدوست ساخت که به همه بچهدار شدن را توصیه میکند. یک همسر موفق و یک کارگردان صاحب سبک که تلویزیون با از دست دادنش ضرری هنگفت کرده و عملا همه آن چه از قبل وجود داشت را شست و برد.
پژمان جمشیدی را مخاطب با تصویر خسته و بههمریختهاش دید که گفت امیدوار است به زودی بهتر و بهتر شود.
سیروان و زانیار خسروی فرصت یافتند از زیر فشار دوری از مردم خارج شوند. آنها که واقعا به این خروج از انزوا نیاز داشتند و چه جایی بهتر از برنامه عادل؟
مسیری که آخرینش همین حضور پاکدل و همسرش بود. هم عادل فردوسیپور نمیدانست چه باید از رعنا آزادی ور بپرسد و اصلا انگار هیچ سئوالی از یک هنرپیشه زن نداشت و هم خود رعنا آزادیور اعتراف داشت که نمیداند در این برنامه اصلا چه باید بگوید. خروجی اما یک رکورد بینظیر بود. چون انگار نیاز بود این زوج خوشتیپ بیایند و در این دورهمی سخن بگویند. مهمترین کاراکتر زن سالهای اخیر نمایش خانگی برای بازی در نقش سمیرا در سریال زخم کاری همان خندههایش تمام تصویر ساخته شده از خشونتش را شست و برد و مهدی پاکدل چه خوب برای خود به عنوان یک هنرمند خوشاخلاق و با هنر و دوستداشتنی برندینگ کرد در همین کمتر از ۴۰دقیقه.
او خیلی زیرکانه جمله احسان عبدیپور را تکرار کرد که همین حضور در قابی که عادل نشسته باشد، یک کنش اجتماعی به سمت مردم است. حالا اقلا بیش از ۷۰درصد مردمی که خواهان گشایش در شرایط و حذف سختگیریها و تندرویهای بیدلیل هستند. آنها که تشنه شنیدن صدای عادل روی گزارشهای فوتبالند. آنها که میگویند رفع انحصار در کشور باید از همین قدمهای کوچک آغاز شود.همین چندی قبل بود که جلال رشیدی کوچی نماینده رد صلاحیتشده مجلس در مصاحبهای گفته بود: با رفع فیلترینگ، حل مسئله حجاب، حل واردات خودرو، بازگرداندن ستارههای محبوب مردم میشود کشور را به ثباتی رساند که بخش عمدهای از این طعم گس ناامیدی از بین برود.
اتفاقی که در انتخابات هشتم تیر به روشنی به چشم آمد.
برنامه عادل بدون حتی فریمی از فوتبالهای مهم این شبها، چون پاتوقی شده برای شنیدن گفتههایی که امکان شنیدنشان از مجاری رسمی رسانهای کشور نیست، هر روز رکوردشکنتر از قبل پیش میرود.
مردمی که خستهاند از خالصسازی و تشنه کمی زندگی معمولی هستند.
خواستههای حداقلی که مسعود پزشکیان به مردم وعدهشان را داد و حالا همه منتظر تحققشان هستیم. وعدههایی که یکیشان باید خارج کردن تلویزیون ملی از رقابت با بخش خصوصی و شکستن سد انحصاری باشد که سبب میشود یکی مثل عادل فردوسیپور حتی نتواند در پلتفرم شخصی خود برای مردمی که دوستش دارند فوتبال گزارش کند.