این برنامه سینمایی تلویزیون فراز و فرودهای زیادی دارد
یادداشتی از خبرگزاری ایسنا
به گزارش 24 آنلاین، در یادداشتی درباره فصلهای جدید برنامه «هفت» که با اجرای بهروز افخمی روی آنتن شبکه نمایش میرود، آمده است:
در حالی که اغلب برنامههای سینمایی تلویزیون، اواخر سال گذشته با پایان جشنواره فیلم فجر، یک بار دیگر به کما رفتند، برنامه «هفت» چند هفتهای است که به آنتن شبکه نمایش بازگشته و جمعهشبها به پخش میرسد. این برنامه که این روزها حتی در نمایش خانگی هم رقیب ندارد، در سری جدید با تحولاتی به آنتن رسیده که به نظر، آن را از یک برنامه سردستی و از سر رفع تکلیف (که در برخی فصول قبل بود) خارج کرده است.
در نگاه نخست، آنچه از «هفت» جدید به چشم میآید، دکور کاملا متفاوت آن نسبت به تمام فصلهای پیشین است؛ این بار به نظر میرسد دکور در جایی خارج از استودیوهای معمول رسانه ملی بنا شده و به محل ضبط برنامههای گفتوگومحور معمول تلویزیون شباهتی ندارد. از آنجا که در نگاه اول، دکور اهمیت فراوانی در جذب مخاطب دارد، «هفت» راه جلب توجه مخاطب را ولو برای چند ثانیه، به خوبی انجام داده، اما اگر این جلب توجه با محتوای جذاب همراه نباشد، توجه ادامه نمییابد. نکته اینجاست که سری تازه «هفت» در این مرحله هم حرف برای گفتن دارد و شبیه به برخی برنامههای پرطمطراق و توخالی سیما نیست که گویی سازندگان آن تنها در دکور هزینه کردهاند و برای جذابیت، اندیشهای ندارند.
«هفت» در سری جدید نسبت به فصول گذشته این برنامه که تنها چند میزگرد داشت و فقط حرف بود و حرف و حرف، متنوعتر شده. گزارشهای میدانی، چیزیست که ظرفیت بسیار زیادی برای آن در «هفت» وجود دارد، ولی مدتها بود که فراموش شده بود و به تازگی چند مورد آن در این فصل جدید روی آنتن رفته. این گزارشها میتواند گستردهتر و پرتعدادتر باشد، ولی به هر حال حضور گاه و بیگاهشان غنیمتی است. مابین این گزارشها البته نباید از گزارشهای مردمی هم غافل شد که بازتاب نظر تماشاگران واقعی سینما درباره هر فیلم ایرانی است و گاه حتی جایگاهی فراتر از آمار بلیتفروشی، رضایت واقعی سینماروها را از فیلمها نشان میدهد.
مهمتر از گزارشهای یادشده، آن است که «هفت» نیاز دارد تا ژورنالیستیتر باشد. فضای نخبگانی نقد فیلم اگرچه لازم است، ولی میتواند با بخشها و آیتمهای ژورنالیستی تکمیل شود که این برنامه، همچنان تقریبا از این بُعد خالیست. این همان حلقه مفقودهای است که میتواند «هفت» را پس از حدود یک دهه، بالأخره به یک «۹۰» سینمایی تبدیل کند. این برنامه در عین حال امتیازاتی دارد که رنگ و بوی متفاوتی به آن میبخشد.
یکی از جذابترین بخشهای «هفت»، احتمالا جاییست که در میز سینمای ایران، امیر قادری به صحنه میآید و به کلکل با بهروز افخمی میپردازد. هردو نکتهسنج، بذلهگو و حاضرجواباند و در اثر تفاوت خاستگاه و اندیشه، ظرفیت فراوانی برای کلکلهای بامزه ایجاد میکنند که این ظرفیت با طراحی صورتگرفته، خالی از استفاده هم نمیماند. در مقابل اما رضا صدیق قرار گرفته که در عین برخورداری از تحصیلات آکادمیک، همهچیز را با عینک «صنعت فرهنگ» میبیند. مضاف بر آن که جذابیتی در لحن و نگاه سینماییاش وجود ندارد. به جز امیر قادری، به سختی میتوان منتقدی حاضرجواب و خوشسخن را در میان منتقدان برنامه یافت. سیدحمیدرضا قادری اگرچه نسبت به آرش خوشخوی خشک و عصاقورتداده، شنیدنیتر سخن میگوید، ولی میتواند خوشریتمتر و پرهیجانتر باشد.
استفاده از منتقدان ثابت اگرچه باعث شده گاه منتقدان «هفت» له یا علیه یک فیلم همداستان شوند، ولی این امتیاز را به «هفت» بخشیده که به تدریج در نظر مخاطب تشخص یافته و تماشاگر نسبی خود را مییابند.
مهمترین برنامه سینمایی تلویزیون، علاوه بر میزگردهای تخصصی و نقد فیلم، البته از آیتمهای موضوعی و تحلیلی هم برخوردار است که نشان میدهد «هفت» این بار از نظر محتوایی و پژوهشی، نه فقط روایت اتفاقات سینمایی هفته، بلکه دارای حرف و موضع در مسائل گوناگون سینماست. تولید حرفهای و زمانبر این آیتمها و جهانبینی هماهنگ حاکم بر آنها، نهتنها از نظر فرمی سطح برنامه را یک گام جلوتر از بعضی سریهای قبل میبرد، بلکه نمایانگر آن است که تیم محتوایی برنامه، تکلیف روشنی دارد و میداند از این برنامه چه میخواهد و چه نمیخواهد.
برنامه «هفت» در سری تازه، ایده قدیمی آیتم طنز را هم زنده کرده و یک بار دیگر کار را به مجید افشاری سپرده که پیش از این نیز سابقه اجرای این آیتم را داشت. «هچل هفت» آیتم بامزهای است که البته میتواند بیش از این خنده بگیرد، ولی در اتفاقی جالب، در نبود سوژههای پرشمار سینمایی، با خود اهالی «هفت» از جمله بهروز افخمی و امیر قادری شوخی میکند. در آیتم طنز، صدای خنده تماشاگران که به سبک برنامههای آمریکایی قرار داده شده، برای مخاطب ایرانی چندان دلپذیر نیست، ولی اصل شوخیها جذاب و دوستداشتنی است.
«اسپویل» دیگر آیتم این برنامه که به روایتی موضوعی از فیلمهای شاخص تاریخ سینما میپردازد، آیتمی به نسبت طولانی است که البته جذابیت خودش را دارد. نگاه جزئینگرانه فرشاد حسنی و دیگر سازندگان آن که لحظاتی خاص از فیلمهای یادشده را به یاد میآورد، برگ برنده «اسپویل» است که میتواند مخاطب خاص خود را داشته باشد و به نظر با وجود پخش تنها چند قسمت، بیننده پیدا کرده است.
از جمله ایدههای کمتردیدهشده «هفت» در سری جدید، تیتراژهای پایانی متفاوت آن است که از طرفی پایانبندی برنامه را جذاب میکند و از طرفی به بهانههایی مختلف، از بزرگان سینما یادی میکند. تیتراژ پایانی البته از آنجا که بسیار دیروقت پخش میشود، ممکن است به چشم بسیاری از تماشاگران برنامه نیامده باشد.
به نظر میرسد برنامه تلویزیونی «هفت» با وجود برخی کاستیها، در سری جدید گامهای بلندی برای تبدیل شدن به یک برند شاخص و تخصصی تلویزیون را برداشته و حتی میتواند چشم به میزان مخاطب گستردهای داشته باشد که در سریهای نخست جذب میکرد.
یادداشت از: مصطفی قاسمیان