«تمساح خونی» روی دیگر شهر را نشان میدهد
بازی پوکر در یک مجموعۀ زیرزمینی، مسابقات چکزنی و کتککاری مخفیانه، تعقیب و گریز در شب، قلدری و پشتسر گذاشتن قوانین رسمی، همه و همه اتفاقاتی است که لایههایی از جامعه را شکل میدهد و بدون تردید نادیدهگرفتنشان به معنی نبودن آنها نیست؛ هنر «تمساح خونی» بهیادآوردن این سیمای شهر است.
به گزارش 24 آنلاین، تمساح خونی اصطلاحی در پوکر از بازیهای پرطرفدار کازینویی یا قمارخانههاست که عنوان نخستین فیلم جواد عزتی، در مقام کارگردان، به همین موضوع برمیگردد. این اصطلاح را در پوکر برای کسی به کار میبرند که چیزی برای ازدستدادن ندارد؛ کسی که آب از سرش گذشته است و دیگر یک وجب و چند وجبش فرقی نمیکند. بر این اساس، فیلم «تمساح خونی»، فیلمی که این روزها در سینماهای اصفهان روی پرده و در انتظار دوستداران هنر هفتم است، سرنوشت یک بازی است و برندهها و بازندههای خودش را دارد.
هومن و پیمان دو دوست بانمک، ساده، دستوپاچلفتی، بیپول و بدشانس هستند که پادویی کسبوکارشان است. آنها ناخواسته به بازی پوکری وارد میشوند که طرف اصلیشان آدمهایی ثروتمند، زرنگ، بیرحم و عصبی هستند. فیلم داستان بازی پوکر و بازیهای دیگری است که هومن و پیمان غیرمنتظره و بیاراده به دل آنها میزنند و قرار است در میانهاش با آدمهای خطرناکی رویارویی کنند. «تمساح خونی» در خلال همین بازیهای نابرابر روایتگر روابط عاشقانۀ هومن با همسر سابقش و پیمان با معشوقۀ خیالیاش است.
فیلم داستانی کلیشهای با پایانی پیشبینیپذیر دارد. شخصیتها را به دو دستۀ خوبها و بدها تقسیم میکند! عشقهای تکراری را به تصویر میکشد. موقعیتهای غیرمنطقی و اغراقشده، اما خندهآور را به مخاطب نشان میدهد. با بزنوبکوب و کتککاریهای پرهیجانش خود را معرفی میکند و در نهایت از بازیگران پراسمورسم و محبوبی چون جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، الناز حبیبی، مهران غفوریان، سعید آقاخانی، پژمان جمشیدی، هومن حاجی عبداللّهی و کامبیز دیرباز بهره میبرد.
ویژگیهای یادشده یعنی اینکه با فیلمی کمدی _ اکشن و عامهپسند روبهرو هستیم. «تمساح خونی» که در جشنوارۀ فجر امسال، یعنی چهلودومین دورۀ آن، سیمرغ بهترین کارگردانی را به دست آورد، همۀ مؤلفههای فیلمی تماشاگرپسند را در دل قصهاش دارد. در مقابل، همین مؤلفههاست که مخاطب خاص را فراری میدهد؛ همان مخاطبی که با ذائقهها و دلبستگیهای ویژهتری به سینما رو میکند و در نظرش این فیلمها حرفی برای گفتن ندارند. چهبسا چنین فردی در میانههای فیلم سینما را ترک کند!
چشم در چشم شدن با سیمای غیرقانونی شهر
بیشتر صحنههای این فیلم ۱۰۶دقیقهای که فیلمنامهاش کاری از پدرام افشار است، در شب میگذرد؛ شبی که روایتگر سیمای غیرقانونی شهر تهران است، اما به هر طریقی به حیاتش ادامه میدهد. بازی پوکر در یک مجموعۀ زیرزمینی، مسابقات چکزنی و کتککاری مخفیانه، تعقیب و گریز در شب، قلدری و پشتسر گذاشتن قوانین رسمی و هنجارها برای رسیدن به پول و منصب، همه و همه اتفاقاتی است که لایههایی از جامعه را شکل میدهد و بدون تردید نادیدهگرفتنشان به معنی نبودن آنها نیست.
یکی از جنبههای مثبت فیلم روایت همین سیمای نهانی شهر است. این چهرۀ پشت نقاب شهر که نهادها و قوانین رسمی و در رأسشان نیروهای انتظامی و دستگاههای قضایی، همچنین کنشگران اجتماعی و البته هنرمندان سینما برای حل و فصل آن میکوشند، مختص تهران نیست.
روز و شب هر شهر و دیار و محلهای ممکن است آشکارا یا پنهانی به وعدهگاه آدمهای قلدر و زورگو و جاهطلب بدل شود. در «تمساح خونی» هنرمند تهرانی بنا بر تجربۀ زیسته و آگاهی از شهر خویش داستان این آدمها را روایت میکند و زیست فرودستانی را به تصویر میکشد که راهی جز سکوت و اطاعت در برابر آنان را ندارند.
سینماگران هر شهری، مثل همین اصفهان ما، میتوانند با بهرهمندی از گنجایش و تأثیرگذاری عمیق این هنر و همسو با چالشهای دیار خودشان برای نمایاندن هنجارشکنیها و قانونگریزیهای جامعه بکوشند و دستکم از زبان هنر سینما مسیر نجات قربانیان این بازیها را روشن کنند.
نشاندادن زیست فقیر و غنی و فاصلۀ طبقاتی این دو نیز از دیگر زوایای مثبت «تمساح خونی» است؛ خاصه در عصری که اقتصاد دغدغۀ گروه گستردهای از جامعۀ ماست. هرچند شاید بتوان گفت که روایت «تمساح خونی» از زندگی فقیر و غنی چندان با واقعیتهای روز جامعۀ کنونی مطابقت ندارد.
اگر به دیدن فیلمی با دغدغههای اجتماعی و در حالوهوای کمدی و هیاهوی بسیار علاقهمندید، «تمساح خونی» انتخاب خوبی برای شماست. هرچند نگاه این فیلم به مسائل اجتماعی روز جامعه آنقدر موشکافانه و حرفهای نیست و بیشتر جنبۀ سرگرمی دارد.