از مسیر «نه غزه نه لبنان» نمیتوان به ایران رسید
غزه اما به مثابه شهید وبه مثابه شاهد عصر، زمانه ما را داوری می کند.از مسیر "نه غزه نه لبنان " نمی توان به ایران رسید.
به گزارش پایگاه خبری 24، استانبولیها با راهپیمایی از نقطه عزیمت مساجد ایاصوفیه، مسجد سلیمانیه و مساجد دیگر، پل اتصال آسیا به اروپا را به پل اتصال امت مسلمان با غزه تبدیل کردند. این یک راهپیمایی بود، هم در قلمرو نمادین و هم در قلمرو تاریخ یک قرن.
«بشینجی»، دبیر بنیاد جوان ترکیه در همین رابطه گفت: این پل که صد سال قبل مهمان پذیر یک قیام ضد امپریالیستی بود، امروز دوباره به مکان یک قیام دیگر برعلیه امپریالیسم، علیه نظم ناعادلانه دنیا، علیه حق کشیها ونسل کشیها وعلیه جرایم ضد بشری وجرایم جنگی تبدیل میشود.
مجری شبکه «تی. آر. تی» خبر، تلویزیون رسمی ترکیه در توضیح فلسفه این راهپیمایی گفته است که استمرارنسل کشی سیستماتیک با هدف محو یک ملت، خطر عادی سازی این جنایت را مطرح میکند. این یک تظاهرات، تاریخی است برای مبارزه با عادی سازی و چشم بستن و عادت کردن بر جنایات اسرائیل.
اقرار تهدید اتمی اسرائیل توسط برخی مقامات آن رژیم تروریستی و در کنار آن بر زبان آمدن خیالواره شوم «ارض موعود»، افکار عمومی ترکیه را متوجه تهدید اصلی منطقه کرده است.
مقاومت غزه درپیامد خود آگاهی نوین راهبردی را در ترکیه برانگیخته است. آنچنان که دیگر سخنران تظاهرات، دکتر فاطمه نورآلتون رئیس هیئت مدیره بنیادجوانان ترکیه مفهوم «عملیات جراحی درجغرافیای ما» را به پیش کشید و گفت: غزه فقط غزه را شامل نمیشود. آن دستها که امروز درغزه آغاز به عملیات جراحی کرده اند، فردا میخواهند عملیات جراحی بزرگتری بر پیکر جغرافیای ما اعمال کنند وهم اینکه آنها چاقوی خونین عملیات جراحی خود را بدون استفاده از داروی بیهوشی برپیکر جغرافیای ما فرو کرده اند.
این عملیات جراحی 200 سال است که درجغرافیای ما استمرار دارد. او همچنین گفت: کارکرد بازدارندگی این قبیل همبستگیهای ملی با فلسطین به مراتب بیشتر از پهپادها ودیگر تجهیزات مدرن دفاعی است.
فاطمه نور سخنرانی خود را با شعار «فلسطین آزاد از نهر تا بحر» به پایان رساند. این راهپیمایی سرشار از بار نمادین بود؛هم در مفهوم مکانی ونقطه عزیمت مکانهای حافظه نظیر «مسجد آزاد شده ایاصوفیه به سوی یک فلسطین آزاد» وهم از بعد کایرولوژیک ومفصل بندی میان قرن جمهوریت، این همانیِ شهدای میهنی با شهدای غزه، قرن جمهوریت وآغاز سال میلادی نوین.
به این ترتیب سخنرانهای تظاهرات، در کنار گزارشگران تلویزیونی مراسم ومفسرین مدعو تلویزیون سعی کردند تاریخ 100 ساله جمهوریت خود وبه خصوص نقطه آغاز مبارزه بر ضد اشغالگران امپریالیستی آناتولی در پیامد جنگ اول جهانی را در این همانی مقاومت غزه برضد اشغالگری صهیونیستی، باز توصیف کنند.
استفاده از فرصت نمادین آغاز سال 2024 برای ارسال یک پیام متفاوت به دنیا، در واقع تلاشی بود برای ازآنِ خود سازی یک قلمرو میلادی درجهت تقویم امت مسلمان. ابتکار عمل صبح 2024 استانبول البته اقدامی بی سازمان وبی پیشتاز نبود. 308 سازمان مدنی پیشتازی فراخوان "رحمت برای شهیدان مان، حمایت از فلسطین،، لعنت بر اسرائیل" را برعهده داشتند. «اسرائیلِ قاتل برو از خاورمیانه گمشو» از دیگر شعارهای تظاهرات مذکور بود.
آیا ترکیب بندی میان امر ملی و امر فلسطینی به همان شیوه هنری، دیدمانی وتظاهراتی که ترکهای همسایه موفق به آن شدند درکشور ما نیز ممکن است؟ این یک پرسش مهم است، زیرا در فضای انتخابات آزاد ودموکراتیک سازمانهای مدنی شکوفا میشوند که هویت ملی نیز غنای تازهای به خود میگیرد ودر فراسوی مفهوم رمانتیک، باستانی ومردگانی آن، به سوی امروز، به سوی ارزشهای حقوق بشری وبه جانب یک جغرافیای وسیع همسایگانی سمتگیری میکند وبا گستره امت برمی آمیزد.
اولین روز قدس در مرداد 58 متکثرترین چهرههای فرهنگی و سیاسی و روشنفکری، مسقف به سقف فلسطین خواهی حضور یافتند. اما به میزانی که هویت ملی از انتخابات و سازمانهای مدنی فاصله میگیرد و به میزانی که سلسله عملیات استصوابی سازی انتخابات وامنیتی سازی عرصههای فرهنگی، دانشگاهی، سیاسی واقتصادی اصل انتخابات و سازمانهای مدنی را در قلمرو خاکستری توجه مردمی قرار میدهد، هویت ملی نیز با دور شدن از عرصههای دموکراتیک، به جانب گذشته وبه امر جعلی ملی گرایی با تفسیر برساخته شرق شناسی سمتگیری میکند.
درحالی که در کشور همسایه به میانجیگری تولد یک آگاهی نوین، ترکیببندی میان شهدای میهنی و شهدای غزه، در نقطه آغاز خود قرار دارد، در کشورما از متن مکتوب وصیت نامه شهدای وطن گرفته تا نمادهای فلسطینی جبهههای میهنی و تا سروری وسیادت گفتمانی امت در دوران دفاع مقدس، میتوان از یک پیشتازی آشکار در مفصل بندی گفتمان ملت سخن گفت. حافظه تاریخی اما، چنانچه به عنوان مثال موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی در سالهای جنگ دوم جهانی نشان داده، همواره توسط جامعه در لحظه کنونی چارچوب بندی و "به خاطر آورده میشود".
به یاد آوردن حافظه تاریخی یعنی به خاطرآوردن آن در دل گروههای اجتماعی موجود و اکنون سایهای از امر استصوابی وامر امنیتی سازی مفرط بر سر حافظه پنجاه وهشتی وخاطره دوران سیادت گفتمان امت سنگینی میکند.
ناسیونال صهیونیسم " نه غزه نه لبنان " نیز از همان شکافی تغذیه میکند که میان نسلهای کنونی و خاطره جامعه باز پنجاه وهشتی و دوران دفاع مقدس بر محور گفتمان امت، معماری ومهندسی شده است.
غزه اما به مثابه شهید و به مثابه شاهد عصر، زمانه ما را داوری میکند. از مسیر "نه غزه نه لبنان" نمیتوان به ایران رسید.
جان فدایان راستین وامتحان داده این میهن، همان چفیه پوشان فلسطین و ضد صهیونیست بودند که به روی مین رفتند، همانها که پرچم سه رنگ مزین به آرم الله را برفراز منازه مساجد شهرها وتپهها ومواقع استراتژیک آزاد شده برافراشتند.