اگر قبلی ها را مقصر می دانیم پس چرا رئیسی در زمان تصدی ریاست قوه قضاییه با فساد بزرگ چای برخورد نکرد؟
اخیراً در هر افتتاحی که صورت میگیرد، گفته میشود که سالهای سال معطل مانده بود و به دست ما افتتاح شد. هر فسادی هم که افشا میشود مربوط به گذشته است و به این دولت ربطی ندارد.
کاری هم به این نداریم که ممکن است این شائبه را پیش آورد که رئیس دولت خود پیش از آن رئیس دستگاه قضا بوده که قاعدتاً مهمترین و مؤثرترین نهاد برای پیشگیری و مقابله با فساد است پس چگونه حتی به قدر گردی از این اتهام کوتاهی و غفلت بر دامان ایشان نتواند نشست؟!
شاید در نگاه نخست فرض عدهای این باشد که میتوانیم توپ را به زمین مردم بیندازیم و بگوییم این آشی است که خودشان پختهاند اما اگر در همین دولت و در همین مجلس که دأب انقلابیگری و التزام و پاکدستی و هماهنگی کامل با حاکمیت و ولایت دارد هم این روند تکرار شد و حکایت همان شد که شد و شاید هم با فرجامی و کارنامهای غیرقابل دفاعتر از گذشته، چه باید کرد؟ و اگر این خالصسازی عواقب بدتری داشت که احتمالاً دارد تکلیف چیست؟
بارها اشاره شد که ایران با چند ابربحران روبروست. آب، خاک، محیطزیست، شتاب مصرف انرژی، ناترازی صندوقهای بازنشستگی، کسری بودجه و تورم مزمن، آلودگی هوا، عدم تعادلهای وحشتناک در حوزه اقتصاد، تحریم، سقوط سرمایه اجتماعی و... که برای سامان دادن به هر یک از این بحرانها به تمام ظرفیت نخبگانی و مشارکت گسترده مردمی برای انجام جراحیهای سخت و دشوار نیازمندیم.