متکی: به چیزی جز ریاست مجلس فکر نمیکنم
نماینده تهران در مجلس دوازدهم گفت: در حال حاضر تمرکز اصلی من مدیریت و ریاست مجلس است و موضوع دیگری در دستور کار من نیست و به چیز دیگری فکر نمیکنم.
به گزارش 24 آنلاین، متن کامل گفتوگوی منوچهر متکی را در زیر میخوانید:
تفاوت بزرگ انتخابات مجلس دوازدهم کنش متفاوت مردم نسبت به لیستهای منتشر شده از سوی جریانهای مختلف سیاسی بود و به لیست واحدی رای داده نشد، این فضا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا اتفاق مثبتی بوده است؟
به نکته درستی اشاره کردید، انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی از سوی مردم و با نوع رایی که دادند برای مسئولین و احزاب پیامهای روشنی داشت. هم در جریان اصولگرایی و هم اصلاحطلبی زمانی که اقبال عمومی مردم به این گروهها بود، افرادی بودند که فکر می کردند در نقطه محوری نگاه مردم قرار دارند و فهرست آنها رای می آورد اما در این دوره از انتخابات یک فهرست مشخص رای نیاورد. گرچه میشود غلبه را در فهرست ها دید اما یک لیست واحد رای نیاورد تا مشخص شود که مردم هم گلایه دارند و هم می خواهند متنوع فکر کنند و فضاهای جدیدی به وجود آوردند.
یکی از پیام ها همین نگاه جدیدی بود که در انتخابات مطرح شد و به ویژه در تهران با رای مردم نام کسانی از صندوقها بیرون آمد که تصور نمیشد رای بیاورند. انتخاب مردم با پیام آرام تحول خواهی همراه بود و بنابراین کسانی که شعار آنها بر تحول خواهی متمرکز بود، مردم اقبال بیشتری به آنها نشان دادند. میزان رایی که به 14 نفر مرحله اول و 16 نفر مرحله دوم داده شده نشانگر این تغییر نگاه بوده بنابراین نکته شما درست است.
با توجه به اینکه برخی معتقدند در حال فاصله گرفتن از رای لیستی هستیم، آیا میتوان این اتفاق را مثبت ارزیابی کرد؟
نمی شود این را گفت اما این پیامی برای لیست دهندگان بود که اگر لیست خود را بر اساس شناخت واقعی رفتار اجتماعی و خاستگاه جامعه تنظیم نکند الزاما لیست آنها رای نمیآورد، این نکته ای بود که در پیام مردم برای تنظیم کنندگان لیست و جریان های سیاسی در این دوره ارسال شد.
به نظر میرسد در انتخابات اخیر مجلس، بیشتر تمرکز شورای وحدت بر شهرستانها بود و نتیجه بهتری نسبت به تهران حاصل شد.
همانطور که اشاره کردید حضور شورای وحدت در 29 استان کشور در 4 سال گذشته نهادینه شد، ساختار آن شکل گرفت و شورای مرکزی و پارلمان استان تعیین شد و به همین دلیل اگر این شورا در انتخابات شوراها تازه کار بودند در انتخابات مجلس دوازدهم میدان دار شدند.
60 نفر نامزد اختصاصی شورای وحدت در انتخابات رای آوردند که به عنوان تشکیلاتی که اولین بار در انتخابات مجلس شرکت میکند، یک رکورد و برند خوبی است. در حقیقت 90 نفر از منتخبان مجلس مورد حمایت شورای وحدت بودند که 30 نفر از آنان مورد حمایت دیگر جریان های سیاسی هم قرار داشتند و 60 نفر به صورت اختصاصی از سوی شورای وحدت حمایت شدند.
شورای وحدت در این دوره از انتخابات مجلس در تهران موفق نبود چون تشکیلات ساماندهی شده در تهران مانند شهرستانها نبود. ما در شهر تهران شورای وحدت نداریم و هیات عالی کشوری فعالیت میکند که 15 عضو آن سیاستگذاری کل کشور را برعهده داشته و مشکلاتشان را هدایت و دستور العمل های کار را صادر می کند. اما این هیات عالی به امورات اجرایی و عملیاتی شهر تهران که بیش از 10 درصد جمعیت کشور را دارد نپرداخته است. ما ستاد عملیاتی قوی برای لیست خود در تهران نداشتیم. هفته گذشته در نشست هیات عالی شورای وحدت تصمیم گرفتیم که شورای وحدت شهر تهران را تاسیس و اعضا و رئیس آن را انتخاب کنیم. شورای وحدت مثلثی است که سه ضلع دارد و یک ضلع آن احزاب، ضلع دیگر اقشار و یک ضلع روحانیت هستند و در تهران از نتیجه انتخابات راضی نیستیم اما در استانها شروع قوی و خوبی داشتیم.
آیا افراد منتخب شورای وحدت ظرفیت ایجاد فراکسیون را در مجلس آینده خواهند داشت؟
اعلام کردیم که فراکسیون وحدت را در مجلس شکل خواهیم داد. 18 نفر از نمایندگان فعلی یعنی دوره یازدهم که به دور دوم راه پیدا کردند اینها نامزدهای اختصاصی شورای وحدت بودند. چهل و چند نفر هم از نمایندگانی که برای دوره دوازدهم مجلس انتخاب شدند، آنها هم نامزدهای اختصاصی شورای وحدت هستند بنابراین با این 60 نفر فراکسیون وحدت را در مجلس شکل می دهیم.
با توجه به تجربهای که از دورههای قبلی مجلس مبنی بر تعهد و یا بیتعهدی افراد منتخب به لیست و حامیان وجود دارد، چه تمهیدی برای مقابله با تکرار بیتعهدی اندیشیدهاید؟
ما در شورای وحدت تشکیلات هستیم و بنابراین جلسات خود را تشکیلاتی پیگیری می کنیم و مقطعی نیست. از مجلس دوازدهم به بعد شورای وحدت همیشه فراکسیون خود را خواهد داشت اما این به این معنا نیست که فقط دوستان در فراکسیون وحدت حضور داشته باشند ممکن است مجموع نیروهای اصولگرا یک فراکسیون بزرگ تشکیل دهند؛ مانند همین مجلس یازدهم. ما دوستان خود را ترغیب می کنیم که در آن فراکسیون هم حضور داشته باشند.
ما در فراکسیون وحدت سه وظیفه نمایندگی و سه وظیفه مجلس را همواره در دستور کار داریم. اولین وظیفه مجلس بررسی طرح ها و لوایح است و در این فرایند ممکن است نمایندهای طبق برداشت و بررسیهای خود به طرحی رای دهد یا نه. اما وقتی این طرح در یک مجموعه 60 نفری مورد بررسی و تبادل نظر قرار گیرد، نماینده بر مبنای خرد جمعی به یک جمع بندی میرسد و اگر به صورت گروهی و فراکسیونی اقناع شوند دوستان اکثرا همان رای اتخاذ شده در فراکسیون اتخاذ داده میشود. البته استثناء هم وجود دارد که یک نفر به اجتهاد خود نظر دیگری پیدا میکند و رای خودش را می دهد اما حرکت جمعی نوعی الزام اخلاقی ایجاد می کند که به آن مصوبه اعتراض کند یا نکند. وظیفه دوم نمایندگان انتخاب وزرا است و یکی از مهمترین ایرادات ما به مجلس یازده این بود که 5 وزیری که نمایندگان به آنها رای اعتماد دادند با فاصله نه چندان زیادی برکنار شدند که این نشان می دهد در بررسی وزراء دقت لازم به کار بسته نشد.
ما در فراکسیون وحدت برنامه ها و سوابق نامزدهای معرفی شده دولت برای وزارتخانه ها را بررسی می کنیم و اگر از استاندارد لازم برخوردار بودند به آنها رای می دهیم وگرنه رای نمی دهیم. همچنین دیگر انتخابهایی که در مجلس صورت می گیرد مانند تعیین نماینده مجلس در شورای اقتصاد و پول و اعتبار، کمیسیون ده ماده احزاب و ...را هم مورد بررسی قرار میدهیم. وظیفه سوم و بسیار مهم مجلس، رصد کشورداری و حکمرانی است. هر کمیسیون تخصصی باید دستگاه متناظر اجرایی خود را به صورت مستمر رصد کند. کار ما درکمیسیون وحدت کاری تخصصی و مرتبط با دستور کار مجلس است. بر همین مبنا به اعضای فراکسیون گفته شده است که کارها، تصمیمات و موضعگیریهای سیاسی خود را در مناسبات مختلف در فراکسیون های بزرگ اصولگرایی که می توانند حضور داشته باشند، مطرح کنند.
ارزیابی شما از این انتخابات این دوره از مجلس و دلایل دور مرحلهای شدن آن و انتخاب 14 نفر در مرحله اول را چه میدانید؟
پدرخواندگی و تصمیمات دور از خرد جمعی جواب نمی دهد. اینکه برخی احساس کنند که آنها مجلسی را آراستهاند و این مجلس و کم و کاستی ندارد و برای دور بعد هم بهتر است همینها دوباره به میدان بیایند، این نگرش نوعی خودشیدایی است. در صحبت و مذاکره با برخی از جریانهای سیاسی این نگاه وجود داشت و دقیقا به این دلیل که فکر میکردند همه چیز روبراه است، این اتفاق افتاد و در 14 نفر اول تعداد کمی از جریانی با این نوع تفکر به مجلس راه یافتند و در مرحله دوم کار از این هم سخت تر شد و جریانی که فکر می کرد تنومند است و مجموعه نامزدهایش رای خواهند آورد در مرحله دوم 4 نفر از نامزدهایش رای آوردند که این پیامهای جدید مردم است که باید به آن توجه کرد.
توجه به اینکه واکنشهای گستردهای به میزان مشارکت به ویژه در دور دوم انتخابات مجلس، در رسانههای اغلب اصلاحطلب داخل و معاند خارج مطرح شد، دلیل این کاهش مشارکت و نقش دولت قبل در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
نظام مردم سالار جمهوری اسلامی دو پایگاه مهم تاکیدی خود را دارد؛ پایگاه اول اعتقادی بوده و نظام حاکم اسلامی است. پایگاه دوم پایگاه مردمی بوده و ما همیشه بر مردمی بودن انقلابمان تاکید داریم. در ساختار نظام جمهوری اسلامی برخلاف جاهای دیگر نقش مردم نمایشی و فرمایشی نیست بلکه واقعی است و شکلگیری دولت های متفاوت با سلیقه های مختلف نشان دهنده نقش تعیین کننده مردم است. میزان مشارکت برای همیشه ملاک است. در سال 98 در دولت قبلی برای اولین بار رکورد زیر 50 درصد را زدیم در صورتی که همیشه رکورد حضور مردم ما بالا بوده است و بعد از آن هم در سال 1400 دومین رکورد زیر 50 درصد را زدیم که در دولت قبل هر دو اتفاق افتاد.
برای این موضوع دلایل زیادی قابل ذکر است من دودلیل را به عنوان دلیل برجسته ذکر می کنم؛ یکی اینکه ما نظام حزبی نداریم، نظام ما پارلمانی نیست و دولت ها هم هیچگونه اهمیتی به احزاب نمی دهند و این در حالی است که احزاب مهم، دارای حق و گفتمان ساز موتور متحرک فعالیتهای اجتماعی و حضور مردم هستند. علت دوم عملکرد دولتها است، اگر مردم از عملکرد دولتی رضایت داشته باشند مشارکت آنها در انتخابات افزایش مییابد که در سالهای قبل هم شاهد بودیم اما اگر رضایت نداشته باشند در مشارکت آنها تاثیر می گذارد.
در دولت قبلی من رئیس خانه احزاب بودم و نشستی به منظور آسیب شناسی دو انتخابات اخیر یعنی 98 و 1400برگزار کردیم که دلایل مختلفی در این زمینه مطرح شد اما دو دلیل برجسته همین بود. مردم با هیچ دولتی عقد و اخوت نبستند و این اتفاق می تواند در دولت قبل بیفتد که افتاد و می تواند در این دولت بیفتد که باز هم افتاد ما در انتخابات اخیر 41 درصد مشارکت داشتیم و گرچه نرخ بالای 40 درصد برای مشارکت مردم در ارزیابی بین المللی نرخ قابل قبولی است اما نارضایتی مردم در حوزه اقتصادی و معیشتی عامل اصلی بوده است.
مهم تر از گرانی و مشکل معیشت، بی اعتنایی مسئولین شرایط زندگی را سختتر هم کرد. وزارتخانههای مسئول در حوزه قیمتگذاری، در طول سه سال گذشته که این موشک گرانی سیر صعودی داشت یک بار نیامدند در تلویزیون بگویند که چرا گرانی است و طرح ما برای درمان این درد چیست؟ اصلا در ادبیات دولت کلمه گرانی وجود ندارد یک بار آقای رئیسی در یاسوج از کلمه گرانی اسم بردند من از ایشان در مصاحبه ای تشکر کردم که عنوانش را به زبان آوردند. بنابراین رضایت از علمکرد دولت و مجلس از دلایل مشارکت بالای مردم است.
به بحث مجلس بازگردیم، با توجه به اینکه موضوع ریاست و هیات رئیسه از داغترین مباحث اینروزهاست و شما هم به عنوان یکی از مهمترین گزینههای مطرح برای ریاست، شخصا این موضوع را تا چه اندازه جدی میدانید و اساسا نگاه شما به ریاست مجلس و مسیر آینده آن چیست؟
مهمترین تصمیم روزهای نخست مجلس بعد از افتتاح، انتخاب رئیس است . به نظر من تصویر مجلس در ذهن مردم باید برای ما مهم باشد و بدانیم که این تصویر، تصویر خوبی نیست. کسی که در انتخابات دوره قبلی مجلس یک میلیون و دویست هزار رای داشت این دوره 400 هزار رای آورد و باید پیام این حرکت مردم را دریافت کنیم. البته اشاره من به فرد خاصی نیست بلکه منظور این است که مردم از مجلس تصویر مثبتی ندارند و معتقدند که این مجلس در سازه نظام محلی از اعراب ندارد و برای مطالبات مردم کارگشا نیست. من درباره این موضوع قضاوت نمی کنم اما اگر در جامعه این تصویر به وجود بیاید نگران کننده است.
امروزه خود ارزیابی دولتها در حکمرانی مدرن دنیا یکی از محورهای مهم است و دولتی که تشکیل می شود باید در دو مولفه خود را ارزیابی کند؛ مولفه اول شاخصها هستند. به این معنا که شاخصها میزان اجرایی شدن این برنامه را اعلام میکنند. چندی پیش مقام معظم رهبری فرمودند که 35 درصد برنامه اجرا شد، در دنیا اگر دولتی 35 درصد از برنامه هایش اجرا شود آن دولت را فشل و در حال فروپاشی میدانند.
دولت به چه معنا؟
الان بحث دولت را نداریم و همه ارکان وخود نظام باید خود را در معرض این ارزیابی قرار دهند و مولفه دوم افکار عمومی و نظر مردم نسبت به دولت و قوه قضائیه و مجلس است. در حال حاضر موضوع دولت و قوه قضائیه نیست بلکه مجلس است که درنگاه مردم نمره قابل قبولی نداریم.
اگر نمایندگان کنونی این پیام را در انتخابات دریافت کردند در مقابل دو رویکرد در مجلس جدید قرار دارند؛ رویکرد اول مبتنی بر تحول است و مجلس دوازدهم باید مجلس تحول باشد و رویکرد دوم ادامه وضع موجود است. ادامه این وضع یعنی ادامه ارزیابی کنونی نسبت به مجلس و در این ارزیابی هم تفاوتی میان مجالس یازده و دوازده وجود ندارد.
رویکرد تحولی اما باعث اصلاح و ترمیم تصویر مجلس در ذهن مردم شود و امید از دست رفته را تا حدودی جبران کنیم تا مردم به این احساس برسند که بنای نمایندگان ایجاد یک تحول است. مهمترین رکن تحول در مجلس، اداره و ریاست مجلس است که ما باید بازتعریف شود. مهمترین کارکرد کمیسیونها رصد مستمر دستگاه اجرایی متناظر آن کمسیون است تا اشکالات را متوجه شوند اگر دستگاه اجرایی نزد نمایندگان مجلس نمره منفی بگیرد و اگر یک وزیر استیضاح شود و رای عدم اعتماد بگیرد باید کمیسیون مربوطه هم پاسخگو باشند که چرا رصد مستمر نکرده است و علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و تشخیص درست مشکل 50 درصد حل مشکل است. بر همین اساس کمیسیون ها باید برای نظارت بر دستگاه اجرایی بازتعریف شده و نشاط پیدا کنند و به همین دلیل بحث ریاست مهم است. رئیس مجلس در دنیا به معنای سخنگویی پارلمان است و به همین دلیل کلام رئیس باید برآمده از مجلس باشد. نقش دیگر رئیس، مدیریت اکثریت مجلس بر اساس صحن محوری و نه ریاست محوری است. از سوی دیگر این مدیریت باید محتوایی و نه شکلی باشد، یعنی رئیس مجلس مبصر کلاس نیست و باید نسبت به موضوعات که در مجلس مطرح است اشراف نسبی داشته باشد.
طبیعی است که هیچکس نمیتواند در همه حوزهها اشراف داشته باشد و به همین دلیل است که هر نماینده میتواند5 مشاور داشته باشد و رئیس مجلس هم 5 گروه از مشاورین، در گروههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و امنیتی داشته باشد. این مشاوران روسای کمیسیون ها، متخصصین کمیسیونها، مرکز پژوهشها و در نهایت در هر گروهی دو یا سه نفر نخبه از سراسر کشورهستند تا رئیس مجلس بر اساس موضوعات هفتگی با این گروه جلسات مشورتی داشته باشد. اگر در آن کارگروه موضوعات مجلس مورد بررسی قرار گیرد و این بررسیها به رئیس مجلس ارئه شود، اداره مجلس به صورت محتوایی خواهد بود.
از طرف دیگر شان رئیس مجلس فقط اداره مجلس نیست و او عضو موثر شورای امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصلحت تشخیص نظام و از همه مهمتر عضو موثر شورای سران سه قوه است یعنی رئیس مجلس در تصمیمات سران سه قوه 33 درصد سهیم است به گونهای که مقام معظم رهبری فرمودند این سه نفر اگر تصمیمی بگیرند دیگر نیازی به تایید من نیست و می تواند اجرا و قانون شود.
90 درصد موضوعات این جلسات مربوط به دولت و قوه قضائیه است و درصد کمی از آن مربوط به مجلس است، بنابراین اگر رئیس مجلس در مشورت با افراد صاحبنظر از عصاره ذهنی آنها استفاده کند یا به فرموده حضرت علی(ع) در مشاورت شریک عقل آنها شود، میتواند از داشته ها، پیشنهادات و ایده های آنها استفاده کند و این رئیس مجلس با روسای پیشین این قوه بسیار متفاوت خواهد بود.
با توجه به حضور منتخبان فهرستهای مختلف از جبهه انقلاب، آیا این موضوع انتخاب رئیس مجلس را با سختیهایی همراه خواهد کرد؟
جمع جبری آرای نمایندگان مجلس، رئیس را تعیین میکند و مجلس دوازدهم به دلیل حضور کمی جریانهای مختلف سیاسی، قدری متفاوت است. در سالهای اخیر هیچ وقت 50 نفر نماینده اصلاح طلب یا 30 نفر نماینده مستقل درمجلس نداشتیم اما این دوره داریم.
این نکته را مثبت ارزیابی می کنید؟
اصولگرایان اکثریت مجلس هستند اما در لیست ها و با نگاه های مختلف وارد مجلس میشوند که میتوان آن را در دو دسته قرار داد؛ نگاه اول تحول خواهی است که از سوی کسانی دنبال میشود که جدید توانستند بر فضای انتخابات اثر بگذارند و نگاه دوم نگاه ادامه وضع موجود است.
نحوه مدیریت در مجلسی که هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی متفاوت است، اگر مدیریت ما مدیریت اکثریتی باشد می گوییم که هر چه اصلاح طلبان می گویند باید اصولگرایان با آن مخالفت کنند هر چه هم اصولگرایان بگویند اصلاح طلبان، چون عده و عٌده دارند با آن مخالفت می کنند. اما اگر مدیریت با نگاه واقع بینانه باشد، بر این مبنا است که ما 290 نفر در مجلس شورای اسلامی دور هم جمع شدیم و مسائل کشور را بررسی کرده و متناسب با نیازها قانونگذاری کنیم، مدیر انتخاب کرده و نظارت کنیم و برای این وظیفه ما از همه ظرفیت مجلس برای این کار استفاده میکنیم. اگر کسی بهترین نظر را در بحث بودجه مجلس دارد و نظراتش قابل اعتنا است دیگر نباید جریان سیاسی که به آن متعلق است توجه شود، بلکه ما از حرفش در نوشتن قانونی که جامع تر است، استفاده میکنیم. این مشارکت عمومی محتوایی مجلس در اداره مجلس جایگاه آن را ارتقا داده و مردم می بینند که همه نمایندگان تبادل نظر کرده نظرات پخته ارائه میکنند تا بهترین نظرات به تصویب برسد بدون توجه به اینکه این پشینهاد را یک اصولگرا داده یا اصلاح طلب و یا مستقل. به این ترتیب عصاره مجلس به نفع مردم استخراج میشود.
اگر رویکرد محتوایی در مجلس باشد که به نظر من این درست ترین رویکرد است، جریانهایی که 90 نفر یا 50 در مجلس نماینده دارند، توقع مشارکت شکلی هم در اداره مجلس دارند و می خواهند، به این معنا که در هیات رئیسه و کمیسیون ها حضور داشته باشند.
در این مدت که با دوستان و گروههای مختلف که حتی در اذهان، تندرو هم دستهبندی میشوند، از این منطق استقبال کردند که این رویکرد میتواند در مجلس دوازدهم یک رخداد مبارکی باشد و مجلس از همه ظرفیت خود برای حل مشکلات مردم استفاده کند. نمایندگان جریانهای دیگر هم اگر این منطق را بشنوند از آن حمایت می کنند و در کنار نمایندگان اصولگرا در هیات رئیسه و رئیس مجلس که به دلیل اکثریت از اصولگریان انتخاب خواهند شد، آنها هم مشارکت داشته باشند و این اجماع نظر در اداره مجلس یک تحول است.
نمایندگان را در جریان گذاشتید؟
در صحبت با رسانهها این محورها را مطرح میکنم و جریانهای سیاسی محتلف هم از این نگاه استقبال میکنند.
با توجه به نگاه تخصص محوری که اشاره کردید، شخص شما میتوانید در حوزه سیاست خارجی تاثیرگذار باشید. به نظر شما مجلس آینده در این حوزه چه رویکردی باید اتخاذ کند؟
ارتقاء نمای بینالمللی مجلس دوازدهم یک نیاز و ضرورت موثر برای کارکرد مجلس است. بنابراین ما باید تلاش کنیم مجلس دوازدهم ضمن پرداختن به مسائل داخلی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی به حوزه بین الملل توجه داشته باشد.
در این حوزه محورهای دیگر هم می تواند برجسته شود و مجلس برای ترسیم چنین تابلویی از خود برای خارج از مرزهای و جهانیان دو ظرفیت دارد که از طریق این دو ظرفیت می تواند جایگاه بین المللی خود را نشان دهد که اولین آن رئیس مجلس است، اگر در دنیا رئیس مجلس را بشناسند و جایگاه شاخصی در حوزه بین الملل داشته باشد، علی القاعده معرفی این مجلس به عنوان جایگاه بین المللی معرفی واقعی خواهد بود. البته ظرفیت دیگر هر مجلسی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که مباحث بین المللی را دنبال می کند منتها آن بیشتر در یک رده پایینتر مطرح است.
چهره بین المللی رئیس مجلس بر عملکردهای داخلی این نهاد هم تاثیر دارد؟
دیپلماسی اقتصادی و پارلمانی، انجمن های دوستی مجالس و مجمع های بین المجالس از مهمترین موضوعات قوه مقننه در حوزه روابط بینالملل است و اگر نگاه رئیس بهره گیری از این فرصت ها باشد، مجلس فعالی با بکار گیری چهره های برجسته خواهیم داشت و این حوزهها میتواند جدیتر مورد توجه قرار بگیرد و دولت بتواند در حوزه های مختلف سیاسی خارجی از این مجلس بهتر استفاده کند.
نظرتان درباره اعتبارنامه برخی منتخبان و شایعات و حواشی پیرامون تایید و رد آن، چیست؟ در جریان رد و تایید آنها هستید؟
از این حاشیهها به صورت موردی اطلاع ندارم اما معمولا در هر مجلسی برخی از اعتبارنامه ها مورد اعتراض و بررسی قرار می گیرد اما نکته ظریف این است که این حق قانونی مجلس آلوده به نگاه های سیاسی و جناحی نشود و من به عنوان یک نماینده از چنین نگاهی پرهیز می کنم و در اعمال این حق مجلس و بررسی اعتبارنامه ها ملاحظات سیاسی و جناحی اعمال نشود.
در پایان درباره تصمیم خودتان برای ریاست مجلس هم توضیحاتی بفرمایید.
متکی: موضوع ریاست و اداره مجلس را بعد از انتخاب شدن به صورت جدی به عنوان محور مهم در دستور کار من بوده است. این موضوع را در ارتباط با نمایندگان مطرح کرده ام و ارزیابی من طی روزهای آینده نشان خواهد داد که مصمم وارد این عرصه بشوم و اعلام کنم.
در مجالس پیشین موضوع ریاست نظامی و غیرنظامی و این نوع دستهبندیها مطرح بود، به نظر شما در این مجلس فضایی برای ریاست دیپلماتیک وجود دارد؟
من به این نوع دسته بندی و برخورد شخصی را درست نمی دانم، سعی میکنم از برخی بداخلاقی ها بری باشم. یکی دوبار مقام رهبری در باره برخی بداخلاقیها تذکر دادند و مجلس دوازدهم قبل از ورودش کارت قرمز گرفت. این مجلس می تواند مجلس تنش و یا وحدت باشد و باید تلاش کنیم بر راستای رهنمود های امام (ره) مجلس وحدت داشته باشیم.
نکته مهم این میان بحث مدیریت و ریاست محتوایی مجلس است در شرایطی که کشور قرار دارد رویکرد بینالمللی مجلس یک ضرورت است. توجه مجلس به دنیا و به عنوان بخشی از گفتمان نظام باید مورد توجه قرار بگیرد و کسی که این رسالت را بهتر انجام می دهد، بدون توجه به این تقسیمبندیها مسئولیت را برعهده گیرد. در حال حاضر تمرکز اصلی من مدیریت و ریاست مجلس است و موضوع دیگری در دستور کار من نیست و به چیز دیگری فکر نمیکنم.