تعداد نمایندگان تندرو و بیریشه به اندازهای افزایش پیدا کرده که میتوان قالیباف را متعادل دانست
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: تعداد نمایندگان اصولگرای تندرو و بیریشه به اندازهای در مجلس دوازدهم افزایش پیدا کرده، که میتوان گفت قالیباف، را متعادل در نظر گرفت.
به گزارش 24 آنلاین، «از مجلسی با ریاست هاشمی رفسنجانی، بعنوان دست راست امام خمینی، رسیدیم به قالیباف، شاید در آینده به جایی برسیم که بگوییم صد رحمت به قالیباف!» این عبارتی است که محسن رهامی، نماینده ادوارمجلس شورای اسلامی درباره وضعیت مجلس دوازدهم استفاده میکند.
محسن رهامی، چهره سیاسی اصلاح طلب، بر این باور است که تعداد نمایندگان اصولگرای تندرو و بیریشه به اندازهای در مجلس دوازدهم افزایش پیدا کرده، که میتوان گفت قالیباف، را متعادل در نظر گرفت.
این چهره سیاسی اصلاح طلب، با انتقاد از راهیابی افرادی با رأی حداقلی به پارلمان تاکید دارد؛«منتخبین بر سر تقسیم غنائم با هم رقابت میکنند و نه چگونگی رفع مشکلات مردم.»
بخشهایی از گفتوگوی رهامی را در ادامه میخوانید:
- در مجموع جریانهای سیاسی فعلی افراد ریشهدار و اصیل نیستند و چندان سابقه مبارزاتی، که نیروهای اصیل اصولگرا یا اصلاح طلب و خط امامی، در قبل از انقلاب داشتند، را ندارند. بنابراین برای اینکه موقعیت انقلابی و سیاسی بیشتری از خود نشان بدهند ، مواضع افراطیتری می گیرند. چنانچه نسبت به غرب و اعطای آزادیهای فرهنگی ، بسیار تندتر از رهبران اصیل انقلاب شعار میدهند اما وقتی وارد زندگی خودشان، فرزندان و روابطشان میشویم، متوجه میشویم که ۹۰ درصد مواضع آنها صوری و فقط پوزیشن سیاسی است.
- در مجلس دوازدهم این پوزیشن تندتر و افراطی تر خواهد بود، به این معنا که جنگ زرگری تند بین خود ایجاد کنند که از این طریق بتوانند امتیازات بیشتری از دولت رئیسی برای انتصاب در وزارتخانهها و استانداریها و در زمینه مالی برای شرکتهایی که پس پرده درست کردهاند، بگیرند، بنابراین در پشت پرده دعوای اقتصادی و گرفتن امتیازات مالی و مناصب دولتی خواهد بود اما در ظاهر جبههگیری سیاسی و انقلابی میتواند باشد.
- در حقیقت اینها در اتاق فکر لیستهایی تهیه کردند و در وضعیتی که رقیب اصلی و اکثریت مردم غائب بودند، نمایندگانی با حداقل رأی به مجلس رفتند، اینکه چه تعداد از این آراء واقعی است بماند، اما در مجموع با توجه به اینکه تهران ۸ میلیون جمعیت دارد باید حداقل ۴ میلیون در انتخابات شرکت میکردند اما این اتفاق نیفتاد، لذا این نمایندگان خودشان را منتخب مردم نمیدانند کما اینکه نمایندگان مجلس یازدهم هم خودشان را نماینده مردم نمیدانند و از اینرو وظیفهای هم احساس نمیکنند برای نمونه در قضیه چای دبش میتوانستند وزرا را بخواهد، بحث کنند و ببینند چه بلایی به سر کشور و ملت و بیتالمال کشور آمده است، بپرسند چه کسی پول داده و این پول کجا رفته است.
- بنده فکر میکنم این قضیه در مجلس دوازدهم تشدید خواهد شد و منتخبین بر سر تقسیم غنائم با هم رقابت میکنند و نه چگونگی رفع مشکلات مردم. چنانچه تا امروز طرح مشخصی از نمایندگان منتخب برای حل مشکلات مردم ارائه نشده، به این معنی که بگویند در مجلس دوازدهم برای حل مشکل مردم این برنامه را داریم.
- در مجموع هر چند در مورد مدیریت شهرداری قالیباف مسائلی مطرح بود و حتی شریفی، معاون او تحت پیگرد قضائی قرار گرفت و هیچ وقت قوه قضائیه به صورت جدی در مورد اینکه قالیباف مقصر بود یا خیر، وارد نشد اما از نظر سیاسی بین رقبا و مدعیان، قالیباف که سابقه حضور در جنگ و فرماندهی دارد، موضع معتدلتری دارد.
- فکر میکنم مجلس دوازدهم عرصه را بر افرادی نظیر قالیباف هم تنگ میکند تا او را مجبور کنند در هیئت رئیسه یا کمیسیونها امتیاز بیشتری بدهد ، مثلا در حد نائب رئیسی، یا از طریق او امتیازاتی از دولت بگیرند و ساکت شوند وگرنه این چالش جدی را تا پایان مجلس دوازدهم خواهیم داشت.
- در حال حاضر رقابت بر سر این است که اجازه ندهند قالیباف رئیس مجلس شود مگر اینکه از بالا پیام و حمایت جدی شود که بنده چنین احتمالی را میدهم. در حقیقت برای اینکه تنش ها فروکش کند و اینکه تریبون مجلس به دست افرادی نیافتد که هر روز برای کشور تنش جدید و هزینه بیشتری درست کنند، امکان دارد پیامی برسد که قالیباف را به عنوان رئیس مجلس نگه دارند، آن وقت وارد معاملات داخلی بین خودشان میشوند نه اینکه با اصلاحطلبان و یا جریان معتدلتر کنار بیایند.
- بنده فکر میکنم این رقابت میان اصولگرایان صورت بگیرد، قالیباف بماند و از او امتیاز بگیرند اما چنانچه از بالا پیامی نرسد و به صورت جدی وارد نشوند، آن وقت کاملاً قالیباف را به چالش میکشند تا جایی که امکان دارد از ریاست بیافتد و یا با اکثریت ضعیفی و شکننده به ریاست مجلس برسد و آن هم از طریق دادن امتیازات در هیئت رئیسه و کمیسیونها.