تجاوز به ۲ زن شوهردار در ویلایی در تهران / به خاطر جان فرزندم اجازه دادم با من و دوستم ...
سه شاکی پرونده درخواست صدور حکم اعدام برای پسرجوان را دارند.
به گزارش 24 آنلاین؛ اوایل سال ۹۳ دوست صمیمیام پروانه هراسان با من تماس گرفت. و در حالی که اشک میریخت گفت از سوی یک پسر جوان مورد آزار قرارگرفته است و مرد جوان از او فیلم تهیه کرده است.
او از من درخواست کمک کرد و من هم که دلم برای دوست صمیمیام سوخته بود به او قول دادم کمکش کنم.
من همراه دوست صمیمیام برای پس گرفتن عکس و فیلمها با پسر جوان قرار گذاشتم.
او هم که پسر مودبی بود قول داد عکس و فیلمها را تحویلم دهد اما یکباره به سمت حاشیه تهران رفت و با تهدید چاقو مرا آزار داد.
وی ادامه داد: وقتی این ماجرا را به پروانه گفتم فهمیدم که من سومین قربانی جنایت سیاه این مرد هستم. و او قبل از پروانه دوست صمیمی دیگرمان به نام شیدا را هم آزار داده بود.
به دنبال شکایت این زن تلاش برای ردیابی پسر جوان آغاز شد و دو شاکی دیگر شناسایی شدند.
شیدا وقتی شوهر داشت به ملاقات جوان شیطان صفت رفت!
شیدا که مربی باشگاه بدنسازی است به پلیس گفت: ماجرا با رفتن من به یک سوپرمارکت آغاز شد.
در سوپرمارکت پسر جوانی به من گفت گوشی موبایلش را در خانه جا گذاشته است و حالا لازم است یک تماس ضروری با مادرش بگیرد.
من هم گوشی موبایلم را به او دادم اما وقتی به خانه برگشتم تماسهای پسر جوان آغاز شد. و آنجا بود که فهمیدم پسر جوان از گوشی موبایل من با تلفن خودش تماس گرفته و شماره موبایل مرا به دست آورده بود.
مزاحمتهای پسر جوان ادامه داشت تا این که مرا تهدید کرد و من به ناچار به دیدنش رفتم و به او گفتم نامزد دارم. و بهتر است دست از مزاحمت بردارد.
مدتی از پسر جوان خبری نبود تا اینکه ازدواج کردم اما باز هم مزاحمتهای او شروع شد.
او حتی چند بار با همسرم تماس گرفت. او میگفت از طریق شبکههای پیام رسان تلفنی به عکسهای خصوصیام دسترسی پیدا کرده و قصد دارد آنها را پخش کند. مزاحمتهای او باعث شد که همسرم مرا طلاق دهد.
این زن گفت: پسرجوان میگفت به من علاقمند شده و اگر برای آخرین بار به دیدنش بروم دست از سرم برمی دارد. من هم با او قرار گذاشتم.
اما پسر جوان با زور و تهدید مرا به پارک جنگلی سرخ حصار برد و آزارم داد. او از جنایت سیاهش فیلم تهیه کرد و گفت این فیلم را در شبکههای مجازی پخش میکند.
من که ترسیده بودم ماجرا را با دوستم پروانه در میان گذاشتم. من به همراه پروانه و فرزند خردسالش با پسرجوان قرار گذاشتیم و سوار ماشین او شدیم.
دوستم با او صحبت کرد و او قول داد عکس و فیلمها را پس دهد اما در میان راه به سمت حاشیه تهران رفت.
هر چه من و دوستم به او التماس کردیم اجازه دهد از ماشین پیاده شویم قبول نکرد. او به شدت ما را کتک زد و به زور به یک خانه ویلایی در حاشیه تهران برد.
این زن گفت: پسر جوان میخواست دوستم را هم آزار دهد که مقاومت کرد. اما پسر بیرحم فرزند خردسال دوستم را از پنجره بیرون گرفت و تهدید کرد. اگر به خواسته او تن ندهیم فرزند خردسالش را از پنجره ساختمان بیرون پرت میکند.
او بیرحمانه من و دوستم را آزار داد و از ما فیلم گرفت. او ما را از ویلا بیرون برد و در میان جاده رها کرد. دوستم که میترسید به خانهاش برگردیم با دوست صمیمیاش پریا تماس گرفت و از او کمک خواست.
این طور بود که سومین زن هم به دام شیطانی این پسر گرفتار شد. اما ما از ترس آبرویمان جرات نکردیم به پلیس حرفی بزنیم تا اینکه پریا به اداره آگاهی رفت و شکایت کرد.