رییس دانشگاه تهران: استاد اخراجی نداریم/ آذین موحد: آقای مقیمی با لغتها بازی میکند، حکم انفصال از خدمت دارم
یک استاد دانشگاه تهران که به او حکم انفصال از خدمت داده شده میگوید: « آقای مقیمی (رئیس دانشگاه تهران) میفرمایند کسی را اخراج نکردهاند، بسیار خوب، شاید اخراج را درست گفته باشند، اما باید از ایشان پرسید اساتیدی که ممنوع الکار، تعلیق، منفصل از خدمت و قطع رابطه شدهاند چطور؟ آیا بدنه هیئت علمی همچون قبل از شهریور ۱۴۰۱ همگی مشغول بهخدمت هستند؟ من که نیستم.»
به گزارش 24 آنلاین، «هیچ استاد اخراجی در دانشگاه تهران نداریم.»، این جمله را سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران گفته است تا پرونده باز شده استادان اخراجی را ببندد. سال تحصیلی شروع نشده بود که خبر کنار گذاشتن برخی استادان از تدریس در دانشگاهها رسانهای شد، تقریباً همه دانشگاههای کشور سهمی در این ماجرا داشتند و دانشگاه تهران هم بدون سهم نبود. البته که اخراج استادان عناوین متعددی به خود گرفت، شاید بیشترین عنوانی که شنیده شد قطع همکاری بود، عنوانی که جای کلمه اخراج نشست تا کمی از ابعاد ماجرا کم کند. حالا رئیس دانشگاه تهران اخراج استاد از دانشگاه را اینطور تعریف کرده است: «وقتی از ادعای اخراج استاد نام برده میشود به این معنا است که قرارداد یک استاد با استخدام رسمی دانشگاه تهران بهدلایل مختلف و به صورت یکطرفه لغو شود.» تعریفی که تلاش میکند همه استادان پیمانی یا حقالتدریسی که قطع همکاری شدند، را از دایره پرونده اخراجیها خارج کند.
مقیمی ضمن تعریف کلمه اخراج مدعی شده که «شما اگر یک مورد اخراجی اساتید پیدا کردید، به من معرفی کنید. آمادگی کامل دارم که یک جلسه با حضور رسانهها برگزار کنم و با این استاد مدعی اخراج مناظره کنم.» حالا با همین تعریف از استاد اخراج شده، آذین موحد به خبرآنلاین میگوید که: «من خودم حاضر هستم در اینباره با شخص آقای مقیمی مناظره کنم.»
آذین موحد، دکترای موسیقی و عضو هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است (استخدام رسمی) که البته به خبرآنلاین میگوید بعد از قطع حقوق و منع تدریس در دانشگاه حالا حکم انفصال از خدمت به او دادهاند. او معتقد است: «آقای مقیمی با لغتها بازی میکند، ایشان از لغت اخراج استفاده میکند درحالیکه خودشان توضیح میدهند که اخراج معنی خاص خود را دارد. پس باید از ایشان بخواهیم نه درمورد اخراج بلکه درباره ممنوعیت از کار اساتید از طریق تعلیق و انفصال و قطع همکاری صحبت کنند.»
متن کامل گفتوگو با آذین موحد در ادامه آمد است.
خانم دکتر رئیس دانشگاه تهران گفته که در این دانشگاه استاد اخراجی نداریم، نظرتان چیست؟
آقای مقیمی با لغتها بازی میکنند، ایشان از لغت اخراج استفاده میکنند درحالیکه خودشان توضیح میدهند که اخراج معنی خاص خود را دارد. پس باید از ایشان بخواهیم در مورد نه اخراج بلکه ممنوعیت از کار اساتید از طریق تعلیق و انفصال و قطع همکاری صحبت کنند.
شما جزو کسانی بودید که خبر اخراجتان از دانشگاه شنیده شد، الان وضعیت کاری شما چهطور است؟
من الان در انفصال موقت از خدمت هستم. ابتدا حقوق من را قطع کردند، بعد از ۱۰ ماه که حقوق من قطع بود من را تعلیق کردند و بعد از آن حکم انفصال از خدمت برایم صادر کردند، البته من به این حکم انفصال موقت اعتراض کردم اما هنوز نمیدانم نتیجه آن چه خواهد بود و رای تجدید نظر چه زمانی صادر خواهد شد. فعلا که ممنوع التدریسم.
اگر قرار باشد یک استاد رسمی از دانشگاه اخراج شود، مراحل خاصی وجود دارد؟
اساسا بر اساس قانون اصلا چنین حقی مبنی بر اخراج اساتید به دانشگاهها داده نشده که یک استاد رسمی تمام وقت را سرخود اخراج کنند. براساس آییننامه تخلفات انتظامی اعضاء هیئت علمی، چنانچه پرونده تخلفی برای یک عضو هیئت علمی به جریان بیفتد، تا رسیدگی کامل حقوقی و صدور رای نهایی که منظور از رای نهایی، رای قطعی صادره از مرحله تجدیدنظر است، دانشگاه حق هیچگونه تعارضی را در روند خدمتگزاری و تدریس عضو هیئت علمی نمیتواند اعمال کند. شاید پس از رسیدگی در مرحله نهایی حکم اخراج صادر شود اما در این آیین نامه مراحل زیادی برای اعلام جرم و تفهیم اتهام و رسیدگی به تخلف و انواع جریمهها پیشبینی شده است که ضوابط بسیاری هم دارد اما متاسفانه بعد از اعتراضات ۱۴۰۱ نهتنها شاهد عدم پایبندی به مفادِ بعضا نادرست همین آییننامه بودیم، بلکه برخی از مفاد آییننامه نیز شفاها گفته میشود که تغییر داده شده اما رسما به دانشگاهها و اساتید اعلام نشده است.
اگر استادی تخلفی مرتکب شود در روند رسیدگی اول باید به استاد هشدار شفاهی بدهند، بعد هشدار کتبی بدون درج در پرونده، بعد هشدار کتبی با درج در پرونده، مرحله بعد در صورت ثبت و تفهیم تخلف و محرز شدن تخلف، قطع حقوق تا کسر یکسوم از درآمد ماهیانه و در نهایت اگر تخلف سنگینی باشد پله پله مراحل دیگر تا پس از رسیدگی قانونی شفاف، مستدل و مستند و عدله کافی قطع کانل حقوق و قطع همکاری صادر شود. بنابراین استفاده از لغات دوسویه و پررنگ کردن جملاتی که عوامپسند و گمراه کننده هستتد باعث شبهه و انتقال اطلاعات نادرست میشود که از اشخاصی که در سطح ریاست دانشگاهها هستند بعید است.
درباره شما این مراحل که گفتید طی شد؟
از جنبش زن، زندگی، آزادی تا به امروز دانشگاه از آییننامه تخلفات انتظامی وزارت علوم بههیچ وجه استفاده شفافی نکرده است لااقل در ارتباط با من که به شکل آتش به اختیار عمل کردند و هیچکدام از مراحل ذکر شده در آییننامه را بدرستی انجام ندادند، وضعیت من بدون هرگونه رسیدگی حقوقی و قضایی آغاز شد. از آذر ۱۴۰۱ ناگهان در سکوت کامل دانشگاه و رئیس دانشکده و ادارات مسئول و کلیه عناصر مدیریتی قطع حقوق شدم، سپس بعد از ۱۰ ماه که قطع حقوق بودم در شرایطی که دانشگاه نگران تخلف بزرگی که کرده است، برای برون رفت از غفلت و اشتباهی که در مورد یک استاد رسمی با ۳۰ سال سابقه کار درخشان مرتکب شده، یک پرونده تخلف انتظامی با اتهامات کذب توسط اداره حراست دانشگاه علیه من درست کردند، تا مثلا با ارعاب و فشار بنده را رام کنند.
اما متوجه شدند این فشارها باعث سکوت و ترس من نمیشود، بلکه در پرونده سازیهای نادرستی که علیه دانشجویان در کمیته انضباطی تشکیل داده بودند، نه تنها همراه آنان در هنگام تفهیم اتهام پشت درب دبیرخانه کمیته انضباطی نشستم بلکه برای پیشگیری از صدور احکام نادرست علیه آنها با همراهی برخی همکارانم به دفتر رئیس حراست مراجعه کردم و حقوق دانشجویان را بازگو شدم و در روز رسیدگی به پروندههایشان به کمیته انضباطی مراجعه کردم تا در ارتباط با وقایع پیش آمده مشاهدات خود را از حقیقت بگویم و به افشاگری علیه نیروهای حراست بپردازم.
بدین ترتیب دانشگاه علیه من پرونده سازی دروغ کرد و مرا به تعلیق از تدریس در آورد زیرا تا قبل از آن علی رغم قطع حقوق کماکان درس میدادم اما با پرونده سازی دروغ که هیچیک از اتهامات مندرج واقعیت ندارد، موفق به تعلیق من شدند و نامم را از سامانه ثبت نام حذف و کلاسهایم را به اساتید دیگر واگذار کردند و مدتی بعد هم در ارتباط با پرونده دروغینی که علیه من تشکیل داده بودند برایم حکم انفصال موقت از خدمت صادر کردند.
با رئیس دانشگاه دراینباره صحبت کردید؟
آقای مقیمی یکبار مرا خواستند تا اعلام کنند میخواهند تعلیق مرا رفع کنند که در پاسخ به ایشان گفتم اول پرونده اتهامات دروغی را که در کمیسیون تخلفات انتظامی هیئت علمی برایم به جریان انداختهاید، مختومه اعلام کنید و حقوقهای بلوکه شده را پرداخت کنید و سپس از رفع تعلیق سخن بگویید که ایشان نسبت به این موارد اظهار بیاطلاعی کردند و گفتتد تخلفات انتظامی اساتید به ایشان ربطی ندارد و رئیس دانشگاه هیچ ارتباطی با کمیته مربوطه ندارد که بسیار عجیب بود و اعتراضم را به ایشان کردم که چرا رئیس دانشگاه نباید از اتفاقات اینچنینی با خبر باشد.
به نظر شما عجیب نیست؟ همان روز از ایشان و بارهای دیگر از دانشگاه درخواست کردم که دستور یا آییننامه یا هر حکمی را که منجر به قطع حقوق بنده در آذر ماه ۱۴۰۱ شده است به دستم برسانند، بعلاوه مستنداتی که عدله کافی برای اتهامات کذبی که در پرونده سازی علیه من انجام شده به دستم برسانند که هیچوقت به این موارد رسیدگی نشد. الان هم بعد از حکم بدوی که انفصال موقت از خدمت برایم صادر کردهاند حدود سه ماه است که از اعتراض من به حکم میگذرد و هنوز هم خبری نیست و رای نهایی را صادر نکرده اند.
الان وضعیت نهایی تدریس شما در دانشگاه چهگونه است؟
بنده کماکان ممنوع الکار و در انفصال موقت به سر میبرم و تا زمانی که حکم نهایی برایم صادر نشود نهتنها وضعیت تدریس و بازگشتم به کار مشخص نخواهد بود بلکه حتی قادر به شکایت به مراجع قضایی خارج از دانشگاه نیستم زیرا حکم نهایی را صادر نمیکنند. حالا با این اوصاف آقای مقیمی میفرمایند کسی را اخراج نکردهاند، بسیار خوب، شاید اخراج را درست گفته باشند اما باید از ایشان پرسید اساتیدی که ممنوع الکار، تعلیق، منفصل از خدمت و قطع رابطه شدهاند چطور؟ آیا بدنه هیئت علمی همچون قبل از شهریور ۱۴۰۱ همگی مشغول بهخدمت هستند؟ من که نیستم.
بنابراین باید ببینیم ایشان نقش خود را بهعنوان رئیس دانشگاه مادر ایران چه میبینند؟ فقط حفظ ظاهر، بازی با کلمات و عادی جلوه دادن شرایط دانشگاه و همسویی با منویات سیاسی و سیاستورزی، یا مدیریت موثر دانشگاه، حفظ رویکرد آکادمیک و رعایت وجدان حرفهای در حمایت از منافع دانشگاه، رسیدگی شفاف بهحقوق دانشجویان و حقوق اساتید؟ بنابراین توصیه میکنم دوباره از ایشان این سوال را بفرمایید و بخواهید توضیحاتشان را شفاف کنند. من خودم حاضر هستم در اینباره با شخص آقای مقیمی مناظره کنم.