آیا تهران به سمت بمب خواهد رفت؟
در ماه اکتبر، ۳۹ نماینده مجلس ایران با ارسال نامهای به شورای عالی امنیت ملی خواستار بازنگری در دکترین دفاعی ایران در خصوص تسلیحات هستهای شدند. بحث فعلی پیرامون موضع دفاعی ایران ممکن است ناشی از نگرانیهای امنیتی افزایشیافته به دلیل تهدیدات منطقهای باشد، اما همچنین میتواند یک تاکتیک استراتژیک توسط ایرانیان باشد برای فشار بر ایالات متحده جهت مهار اقدامات تهاجمی اسرائیل. وزیر امور خارجه ایران، سید عباس عراقچی، هفته گذشته بار دیگر تأکید کرد که ایران به دنبال تسلیحات هستهای نیست.
دکترین امنیت ملی ایران ریشه در میراث دردناک جنگ ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ دارد. این جنگ با انزوای بینالمللی ایران، استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی علیه نیروها و شهرهای ایرانی و کمبود شدید تجهیزات نظامی همراه بود. این تجربیات زمینهساز استراتژی «دفاع پیشگیرانه» ایران شدند که بر سه رکن استوار است: موشکهای بالستیک و پهپادها؛ حمایت از بازیگران غیردولتی منطقهای؛ و توانمندی هستهای در آستانهای حساس. هر یک از این عناصر برای مقابله با آسیبپذیریهایی که در آن جنگ آشکار شد، طراحی شدهاند. با این حال، جنگ اخیر اسرائیل و حماس نشاندهنده آسیبپذیری این استراتژی بوده است.
عملیات اخیر اسرائیل علیه نیروهای متحد ایران، حملات در داخل مرزهای ایران و افزایش درخواستهای داخلی برای بازنگری در موضع هستهای، تهران را با انتخابهای مهمی درباره نقش استراتژیک برنامه هستهایاش روبرو کرده است. در ماههای اخیر، دو مورد از سه رکن دفاع پیشگیرانه ایران در مواجهه با تسلط تصاعدی اسرائیل تضعیف شدهاند. اکنون تنها برنامه هستهای ایران به عنوان رکن پابرجا باقی مانده، اما این وضعیت تهران را در تنگنا قرار میدهد: اگر تصمیم به عبور از آستانه هستهای بگیرد، ممکن است جنگی با ایالات متحده و اسرائیل را برانگیزد.
موشکهای بالستیک ستون فقرات توان دفاعی ملی ایران را تشکیل دادهاند. اتکای ایران به موشکهای بالستیک، ریشه در جنگ ایران و عراق دارد، زمانی که شهرهای ایران هدف حملات موشکی گسترده عراق قرار گرفتند. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، در سال ۲۰۱۸ در اشاره به آن جنگ گفت: «تهران هر شب زیر [موشکهای] عراق میسوخت... ما موشکی نداشتیم—هیچ چیزی برای دفاع از خود نداشتیم.» این تجربه ایرانیان را به سرمایهگذاری سنگین در افزایش ظرفیت تولید موشک سوق داد، تا جایی که بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیک در منطقه را با تنوعی از موشکهای کوتاهبرد و میانبرد توسعه دادند—که بهویژه در نبود یک نیروی هوایی مدرن برای قدرتنمایی ایران در منطقه مهم بود.
در سال جاری، اسرائیل بهطور مؤثری پیشرفتهترین سامانههای پدافند هوایی ایران را که در سال ۲۰۱۶ از روسیه دریافت کرده بود، از بین برده است. پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و شروع درگیری در غزه، ایران صدها موشک بالستیک و کروز را در دو حمله جداگانه به اهداف اسرائیلی شلیک کرد. در حالی که اولین حمله در آوریل عمدتاً دفع شد، دومین حمله موشکی در ۱ اکتبر مؤثرتر بود و چندین موشک بالستیک با موفقیت از سامانه پدافند موشکی لایهای اسرائیل عبور کرده و به پایگاه هوایی نواتیم برخورد کرد.
واکنش اسرائیل در ۲۶ اکتبر به حمله ایران بسیار مؤثرتر از واکنش قبلیاش در ۱۹ آوریل بود که به تخریب یک رادار S-300 در پایگاه هوایی هشتم تاکتیکی اصفهان انجامید. حملات اخیر، بزرگترین حمله به خاک ایران از زمان جنگ ایران و عراق محسوب میشود. گزارشها حاکی از آن است که نیروی هوایی اسرائیل با استفاده از حریم هوایی عراق، به تأسیسات تولید موشک و پدافند هوایی S-300 که از پالایشگاههای نفت و پتروشیمی حیاتی و سیستمهای حفاظتی یک میدان بزرگ گازی در ایران محافظت میکردند، حمله کرده است. این حملات زیرساختهای حیاتی ایران را در برابر حملات آینده بسیار آسیبپذیر کرده است. به گفته یک منبع ایرانی آگاه به پدافند هوایی کشور، «فضای هوایی ایران همچون یک بزرگراه باز است.»
حمله اکتبر که به کشته شدن حداقل چهار نفر از نیروهای ارتش ایران انجامید، در ابتدا از سوی مقامات ایرانی کماهمیت جلوه داده شد. با این حال، لحن به تدریج تغییر کرد و مقامات ارشد ایرانی وعده دادند که ایران «از تمام ابزارهای موجود برای ارائه پاسخی قاطع و مؤثر استفاده خواهد کرد.» اکنون ایران با یک انتخاب دشوار مواجه است: باید خطرات انتقامگیری از اسرائیل را در برابر احتمال گسترش این درگیری به یک نبرد گستردهتر و احتمالا ویرانگر سبک و سنگین کند.
انزوای استراتژیک ایران و فقدان متحدان منطقهای بهشدت دکترین دفاع ملی آن را شکل داده است. رئیسجمهور مسعود پزشکیان در ماه سپتامبر با اشاره به تنهایی ایران در منطقه گفت: «من رئیسجمهور کشوری هستم که بارها با تهدیدها، جنگها و اشغالگریها روبرو شده است. هیچکس هرگز به کمک ما نیامده و اعلامیههای بیطرفی ما نادیده گرفته شده است.» در غیاب متحدان قدرتمند دولتی، ایران به بازیگران غیردولتی برای نمایش قدرت و انجام جنگ فراتر از مرزهای خود برای دفاع از میهن روی آورده است. این نیروها که رکن دوم دفاع ملی ایران را تشکیل میدهند، برای محدود کردن آزادی عملیاتی دشمنان منطقهای ایران و تحمیل هزینه بر آنها در نظر گرفته شدهاند. در ماه فوریه، امیر سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، رابطه تهران با آنچه او «گروههای مقاومت» نامید را با اتحاد ناتو مقایسه کرد. این نیروها اساساً امنیت ایران را با ارائه بازدارندگی نامتقارن در برابر نیروهای متعارف برتر عربستان سعودی و اسرائیل تقویت میکنند. با این حال، فشارهای فزاینده بر نیروهای موسوم به محور مقاومت، ایران را در موقعیت دشواری قرار داده است.
اکنون ایران با یک انتخاب حساس روبروست: پشتیبانی از متحدانش و خطر مواجهه مستقیم با اسرائیل یا کنار ماندن و احتمالاً رها کردن شرکای منطقهای به حال خود. با این حال، این امر برخلاف هدف اصلی این نیروهاست که جلوگیری از ورود ایران به درگیری است. ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در تهران، همراه با حملات متعاقب و کشته شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله، و اخیراً جانشین هنیه، یحیی سنوار، این نیروها را از برخی از باتجربهترین رهبرانشان محروم کرده است. افزون بر این، عملیات اسرائیل در جنوب لبنان حزبالله را که مهره اصلی ایران در شطرنج ژئوپلیتیکی منطقه است، به شدت تضعیف کرده است. گزارشها حاکی از آن است که نیروی نظامی حزبالله که اسرائیل را در جنگ ۲۰۰۶ شکست داد، به شدت تحلیل رفته است، اگرچه نابود نشده است.
اگر ایران متحدان خود را رها کند، خطر آسیب زدن به اعتبار بینالمللی خود را به همراه دارد، که میتواند به تضعیف محیط امنیتیاش منجر شود. شاید همین موضوع توضیح دهد که چرا خامنهای در یک حرکت نادر، در روز ۴ اکتبر خطبه جمعه را ایراد کرد و به زبان عربی حمایت مستمر از محور مقاومت و تعهد ایران به آرمان فلسطین را اعلام نمود. هر دو گزینه برای ایران خطرناک هستند.
در واکنش به این تحولات خارجی، از اوایل سال ۲۰۲۴ مقامات ایرانی گفتمان خود را در مورد مسئله تسلیحاتی شدن هستهای تغییر دادهاند. در فوریه، علیاکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران، قابلیت هستهای ایران را به ساخت یک خودرو تشبیه کرد: «تصور کنید یک خودرو به چه نیاز دارد - یک شاسی، موتور، فرمان و گیربکس نیاز دارد. میپرسید آیا ما گیربکس ساختهایم؟ میگویم بله. آیا موتور ساختهایم؟ بله، اما هر قطعه عملکرد خود را دارد.» این تشبیه آمادگی فنی ایران را نشان میدهد، اما بحثهای قبلاً ممنوعه درباره تسلیحاتی شدن هستهای بهوضوح بیشتری مطرح شدهاند.
در ماه اکتبر، ۳۹ نماینده مجلس ایران با ارسال نامهای به شورای عالی امنیت ملی خواستار بازنگری در دکترین دفاعی ایران در خصوص تسلیحات هستهای شدند. با افزایش لفاظیها، کمال خرازی، وزیر خارجه پیشین و مشاور خامنهای، هشدار داد که موضع هستهای ایران ممکن است تغییر کند. «ما اکنون تواناییهای فنی لازم برای تولید تسلیحات هستهای را داریم... تنها فتوای رهبر[علیه تسلیحات هستهای] در حال حاضر از آن جلوگیری میکند»، او در اوایل نوامبر هشدار داد. «اگر بقای ایران به خطر جدی بیفتد، ما حق تجدیدنظر را برای خود محفوظ میدانیم.» این بحث فعلی پیرامون موضع دفاعی ایران ممکن است ناشی از نگرانیهای امنیتی افزایشیافته به دلیل تهدیدات منطقهای باشد، اما همچنین میتواند یک تاکتیک استراتژیک توسط ایرانیان باشد برای فشار بر ایالات متحده جهت مهار اقدامات تهاجمی اسرائیل. وزیر امور خارجه ایران، سید عباس عراقچی، هفته گذشته بار دیگر تأکید کرد که ایران به دنبال تسلیحات هستهای نیست.