آمریکا تمایلی برای حرکت به سمت آشتی با ایران ندارد
یک کارشناس روابط بین الملل نوشت: واقعیت این است که در ایالاتمتحده تمایلی جهت حرکت به سمت آشتی با ایران وجود ندارد. اگر این نگاه حاکم بود، تاکنون برای تعامل بسترسازی میشد. بنابراین خوشبینانهتری سناریو در باب روابط تهران و واشنگتن، مدیریت تنشهاست.
به گزارش 24 آنلاین، امیر علی ابوالفتح در مطلبی برای روزنامه اعتماد نوشت:
تجارب تلخ به دست آمده در روابط ایران و دولت اول ترامپ در ایالاتمتحده همچنان در گوشه ذهن اغلب تحلیلگران داخلی و نیز کارشناسان خارجی وجود دارد. حال فارغ از پیشینه تلخ میان تهران و و اشنگتن میتوان به تغییر رویکردهای رییس تازه کاخ سفید نسبت به ایران امیدوار بود یا خیر، همچنان جای سوال است. در این زمینه متغیرهای مهمی را باید درنظر گرفت. اولا در بازه زمانی باقی مانده تا استقرار دونالد ترامپ در کاخ سفید دولت همچنان دراختیار بایدن قرار دارد، ترامپ رییسجمهور منتخب اما عملا تا آن زمان یعنی اول بهمن و برابر با اول ژانویه هیچ اقدامی را به صورت رسمی و در جایگاه رییسجمهور نمیتواند انجام دهد. ذیل این متغیر برای جمهوری اسلامی ایران نیز مانند هر کشور دیگری اظهارنظر مقامات این بازیگر به تنهایی حایز اهمیت نیست، بلکه عملکرد واشنگتن است که میزان اهمیت و درستی مواضع این کشور را نشان میدهد. لذا تا اول ژانویه ترامپ اقدام ویژهای در قبال ایران صورت نخواهد داد. البته ممکن است در سخنرانیهای غیررسمی و شبکههای اجتماعی موضعگیریهایی داشته باشد، اما در جایگاه رسمی رییسجمهوری خیر.
متغیر دومی که در این راستا اهمیت دارد، چینش تیم سیاست خارجی و سیاست امنیتی دولت ترامپ است. بعد از انتشار گزینههای احتمالی که قرار است عهدهدار پستهایی چون وزارت خارجه یا وزارت دفاع باشند، استراتژی احتمالی ترامپ شفافتر خواهد شد. اینکه وزیر امور خارجه، وزیر دفاع، رییس جامعه اطلاعاتی، رییس سیا، مشاور امنیتی و تمامی چهرههایی که در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی و سیاست امنیتی قرار است فعال باشند و پیشتر از فیلتر سنا بگذرند، تعیینکننده است. پس از گذشت این بازه زمانی و تعیین اعضای کابینه میتوان پیشبینی کرد رویکرد دولت دوم ترامپ در قبال ایران تابع چه سیاستهایی است. آیا قصد دارد همچنان رویکرد دولت اول خود در 2017 در مواجهه با تهران را ادامه دهد یا قائل به تغییری در تجارب گذشته در این زمینه خواهد بود. در مراحل بعدی با لحاظ کردن این پیشفرض میتوان پیشبینی کرد که در آینده شاهد تحولات محسوسی خواهیم بود یا خیر. اساسا آیا امیدی به بهبود شرایط یا ادامه مدیریت تنش وجود دارد یا نه؟ آیا قرار است شرایط به مراتب برای ایران با پیروزی ترامپ دشوارتر شود؟ آیا در دولت دوم ترامپ با شروط بیشتر و خط و نشانهای جدیدی روبهرو خواهیم بود؟ این سوالات را فعلا نمیتوان پاسخ داد. به اعتقاد من آنچه اکنون به آن نیاز داریم، این است که ضمن لحاظ کردن سیاستهای دولت اول ترامپ طی سالهای 2017 تا سال 2021 باید شتاب زده عمل نکرده و در این خصوص هیچ واکنش خاصی اعم از سلبی و ایجابی، مثبت و منفی نداشته باشیم.
در این میان باید گفت ایران باید آماده هر سناریویی باشد. از همین رو تا جایی که امکان دارد باید آسیبپذیری اقتصاد در برابر تشدید تحریمها و کمپین فشار حداکثری را کاهش داد. این فرصت بزرگی است که مقامهای رسمی کشورمان در حوزه اقتصاد باید به فکر آن باشند. هراقدام یا تحرکی که میتوانند و فکر میکنند لازم است باید انجام دهند و برای بدترین شرایط آماده باشند. از سوی دیگر بدنه و ساختار دفاعی کشور باید تقویت شود. ذکر این نکته اهمیت دارد که صرفا بحث تولید و به کارگیری اهرمهای سخت افزاری مانند پهپاد قویتر یا موشک قوی تر مطرح نیست؛ بلکه فرهنگ دفاع و فرهنگ احترام به حفظ تمامیت ارضی، تکریم نظامی و دفاع از تمامیت ارضی نیز باید بیش از میزانی که اکنون درحال انجام است، فرهنگسازی شود. سومین مولفه مهم مساله تقویت اجماع داخلی است. هرچه در داخل اجماع بیشتر و قویتری شکل بگیرد قطعا تاثیرگذاریاش افزایش خواهد یافت. موارد مشابه آن را در دولت آقای پزشکیان شاهد بودیم. مانند اعطای سمتهایی به اقوام مختلف در دستگاه دولتی، دعوت جناحها به رسیدن تفاهم در موضوعات مورد مناقشه. در این زمینه میتوان در خصوص وجود یک خطر مشترک به تفاهم دست یافت.
دونالد ترامپ احتمالا تا یک ماه ابتدایی در حال بررسی گزینههای متعددی برای تصدی پستهای کابینه است. پس از آن چهرههای انتخاب شده باید از سد سنا عبور کنند، بعد از انجام این قبیل اقدامات ترامپ مشکلات فوریتر را در دستور کار قرار خواهد داد. وعدههایی که در کمپین انتخاباتی مکررا به هواداران خود داده است به ویژه در زمینه مسائل اقتصادی و نیز انسداد مرزها و همینطور موضوع مهاجرین برای رایدهندهها موضوعات مهمتری هستند. پس از آن در حوزه روابط خارجی جنگ اوکراین و بعد از آن جنگ غزه اهمیت بیشتری دارد. پس از آن با یک شیب ملایمی و به صورت تدریجی کابینه ترامپ در باب نوع تعاملش با ایران تصمیمسازی خواهد کرد و در این مسیر اولویتهایی را بازتعریف میکند. در آن صورت به موازات هر قدمی که امریکاییها برمیدارند، ایران نیز باید متناسب با همان گام بردارد. اگر ترامپ به سوی بهبود و ارتقای تعاملات گام بردارد، تهران نیز میتواند به موازات آن واکنشی متناسب داشته باشد در صورتی که رییسجمهوری جدید در مسیر تشدید تنشها قدم گذاشت، آن زمان تهران متناسب به نوع موضعگیری واشنگتن دست به اقدامی متقابل خواهد زد. این امیدواری وجود دارد که شرایط میان ایران و امریکا با شرایطی که اکنون حاکم شده متفاوت باشد و روابط برابر با احترام برقرار شود. با این همه فعلا نمیتوان در این زمینه چشماندازی را متصور شد. در خوشبینانهترین حالت و در شرایطی امیدوارانه مسیر مدیریت تنش در روابط تهران و واشنگتن استمرار پیدا خواهد کرد. با این همه متاسفانه نشانهای دال بر خواست واشنگتن جهت تنشزدایی دیده نمیشود.
واقعیت این است که در ایالاتمتحده تمایلی جهت حرکت به سمت آشتی با ایران وجود ندارد. اگر این نگاه حاکم بود، تاکنون برای تعامل بسترسازی میشد. بنابراین خوشبینانهتری سناریو در باب روابط تهران و واشنگتن، مدیریت تنشهاست. در مدیریت تنش نیز باید سعی شود در شرایطی که زمینه و امکان آشتی وجود ندارد، تنشها از سطح مشخصی بالاتر نرود. حال این مدیریت در زمینههای مختلف تنش میتواند جاری باشد. درخصوص مسائل هستهای، مسائل منطقهای مربوط به جنگ غزه یا حتی جنگ اوکراین ونیز نوع روابط با کشورهای همسایه. باید تلاش شود تنشها شدت نگیرد. به اعتقاد من صبر داشته باشیم. به این معنا که در شرایط فعلی اقدامی در جهت ایجاد شائبهای مبنی بر تنشزایی از سوی ایران صورت نگیرد. منطقی است که در ایران نسبت به شخص ترامپ دیدگاههای منفی وجود دارد؛ اما در شرایط فعلی به واسطه تجارب به دست آمده از دولت اول ترامپ، زمان تحرکات تنشزا نیست.