فرشاد مومنی چندصدهزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم/ فاسدها و چاپلوسان در حکومت قدرت بیشتری گرفته اند!
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: وقتی از دریچه سطوح خرد و کلان توسعه به بودجه نگاه می کنیم، ۱۵ معیار و شاقول برای سنجش اعتبار و کارآمدی بودجه در اختیار قرار می گیرد که ۹۰ درصد این ۱۵ معیار به شرطی قابل عمل است که حکومت، داده ها را فراهم کند و در دسترس بگذارد. اما اکنون تقریبا باب هر ۱۵ معیار بسته است! گویی حکومت خودش باب خیر را به روی خود بسته است! شاید به این دلیل که بعضی فاسدها و چاپلوسان اکنون در کشور قدرت بیشتری گرفته اند و در این شرایط؛ آنچنان همه چیز سیاسی دیده می شود که در ذهن آنها جا انداخته اند که نقد به معنای مخالف خوانی است. متوجه نشده اند که نقد، اعتلابخش است و کمک می کند که رشد کنند.
به گزارش 24 آنلاین، فرشاد مومنی که در نشست «بررسی نسبت بودجه 1403 با مسائل اصلی کشور» سخن می گفت، با ابراز امیدواری نسبت به اینکه این نشست به نظام تصمیم گیری های اساسی کشور، آگاهی درباره چالش ها و چشماندازهای ناشی از تداوم رویه های کوته نگرانه، برنامه گریز، غیرمشارکت جویانه و بحران ساز بدهد و راهی باز کند تا بلوغ و توان اندیشه ای نظام تصمیم گیری های اساسی کشور ارتقا یابد، اظهار کرد: عزیزان باید هرچه زودتر متوجه شوند که متملقان و چاپلوس هایی که با انگیزه کسب رانت های بزرگ به ساختار قدرت نزدیک می شوند نه دوست دار واقعی آن ها هستند و نه دوستدار مردم این سرزمین و تعلق خاطری هم به حیثیت و آینده کشور ندارند. این یکی از بدیهیات اولیه عقلی است که ساختار قدرت به شدت به توجه به آن نیاز دارد.
وی با تاکید بر اینکه یک پیوند ناگسستنی میان ترجیح تملق و چاپلوسی با تمایل به سفله گزینی وجود دارد، افزود: یکی از پنج مولفه کلیدی تشدید کننده فساد این است که در مسندهای کلیدی، افراد فاقد صلاحیت اما چاپلوس گماشته شوند. اگر شما صالحان چاپلوس را به صالحانی که سطوحی از حریت و شرافت دارند، ترجیح دهید به غیر از اینکه مشروعیت حکومت را به دلیل ناکارآمدی می سوزانید، این مشروعیت را به دلیل فسادزایی این شیوه هم از بین می برید.
مومنی ادامه داد: یکی از دریچه های عبرت آموز افشاگریهایی که این روزها راجع به فسادهای بسیار بزرگ صورت می گیرد این است که برای حکومت گرامی باید بفهمد احرار، آزادگان، شرافتمندان، عالمان و دانایان هستند که می توانند کشور را نجات دهند. چاپلوسهای فاسد و فسادزا نمی توانند این کار را بکنند. بنابراین گرچه که به سهم خودمان در نهایت مهر، شفقت و خضوع ، نتیجه تلاش های اندیشه ای خود را در طبق اخلاص می گذاریم و تقدیم نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور می کنیم؛ اما اگر حکومت گرامی به لوازم شُکر این نعمت توجه نداشته باشد همه مان ضرر می کنیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه یکی از بلوغ های اندیشه ای که حکومت گرامی به شدت به آن نیاز دارد این است که باید متوجه شوند راستگویی و صدق ورزی و امین دانستن مردم راه نجات کشور است، ادامه داد: اگر شما شفافیت زدایی کنید، وقتی که ناصحان مشفق اشکالات کارتان را گفتند تکذیب یا انکار کنید و حتی فراتر روید و شکایت و پرونده سازی کنید، در کوتاه مدت ممکن است منجر به پاک کردن صورت مسئله شود، اما در بلندمدت آثار خود را به صورت گسترش فقر، فلاکت، عقب ماندگی و ذلت به صورت حکومت و مردم می زند.
وی با انتقاد نسبت به آنچه عدم انتشار برخی آمارها و یا دیرکرد در انتشار آنها و بعضا دست بردن در آنها دانست، اظهار کرد: عوارض سوء این اقدامات، دیر یا زود برملا می شود. در این رابطه رفتارهای حکومتگران گرامی به ویژه دستاندرکاران قوه مجریه، نشان می دهد بسیار نیازمند تذکر هستند. وقتی تلاش می کنیم حکومت گرامی را در این زمینه آگاه کنیم، مافیاها و آنها که به سختی می توان برایشان تعابیر مؤدبانه پیدا کرد و از این مناسبات نفع می برند، به جای اینکه از کارشناسان دلسوز و شرافتمند تقدیر کنند، آنها را متهم به مخالفت با دولت می کنند.
مومنی با بیان اینکه امیدوارم هم دولت به عنوان قوه مجریه و هم حکومت گرامی، به جای وعظ و خطابه و ادعا، کتاب «آلبرت هیرشمن» با عنوان «اعتراض، خروج و وفاداری» را بخوانند، توضیح داد: در آنجا با شیوه ای که حتی افراد کند ذهن را هم متوجه می کند، نشان داده آنها که نقد عالمانه می کنند، شرافتمندترین و دلسوزترین و خیرخواهترین افراد برای حکومت هستند. خدای ناکرده نکند این حماقت پیش بیاید که عزیزان جای دوست و دشمن را اشتباه بگیرند و به جای اینکه منتقدان عالم و آگاه را تشویق کنند، به فکر بایکوت و تنبیه آنها برآیند و به چاپلوس ها، و دروغگویان و پنهانکاران جایزه دهند.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: هفته گذشته عزیزان یکباره به این جمعبندی رسیدند که محکومیت دکتر صادق زیباکلام را به خاطر اظهارات کارشناسی عملیاتی کنند. این مسائل از اندازه ای از اهمیت برخوردار است که می توان ساعت ها راجع به آن صحبت کرد. شخصا با بسیاری از تحلیل های دکتر زیباکلام مرزبندی کارشناسی دارم.
ما اختلاف نظرهای اساسی به خصوص در حیطه هایی که در تخصص من است و ایشان گاه و بیگاه درباره آن اظهار نظرهای دلسوزانه ای داشتند، داریم اما آن اختلاف نظرهای اساسی را افراد متمدن، با گفت وگو حل و فصل می کنند نه با داغ و درفش! صمیمانه و خاضعانه از سران قوا و نهادهای فرادست آنها می خواهم رویه هایی که می تواند منعکس کننده سطح نازل بلوغ اندیشه، پختگی و تجربه در نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور باشد را مورد تجدید نظر قرار دهند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: امام خمینی(س)، اوایل انقلاب در پیامی که به مناسبت آغاز سال تحصیلی دادند، اظهار امیدواری کردند که در مقیاس جهانی، شاهد ایامی باشیم که مسلسل ها و سرنیزه ها جای خود را به قلم بدهند. دکتر زیباکلام مگر به جزء قلم سلاح و ابزار دیگری دارد! ایشان رسانه اختصاصی هم ندارد. یک کارشناس است که شرافت، دلسوزی و حریتش را هم نشان داده، حداکثر این است که در ارائه تحلیل، مبنای نظری ایشان یا داده های مورد استنادشان محل گفت و گوست. آیا حکومتی که هزاران کارشناس را در استخدام خود دارد، باید تا این میزان از خود عجز نشان دهد که به جای رویارویی قلمی با یک استاد بازنشسته دانشگاه، شیوه دیگری به کار بگیرد؟!
مومنی با بیان اینکه به گواه مطالعه های درخشان آیت الله شهید مرتضی مطهری این وضعیت را بسیار تلخ، تاسف بار و ضد اسلامی می دانیم، ادامه داد: ایشان مکررا در سخنرانیهایشان فرموده اند که نتیجه مطالعاتشان نشان می دهد هرگاه آزادی های مشروع، تحت عنوان دفاع از ارزش ها، جای خود را به داغ و درفش و زنجیر و زندان بدهد، اولین قربانی، باورهای دینی است. بنابراین اینکه ما دلمان بخواهد که دین گسترش پیدا کند و در این زمینه عالم و صادق باشیم، باید راه را به سوی بحث و گفتگو باز کنیم. آقای مطهری پیش از انقلاب از دانشکده الهیات دانشگاه تهران استعفا داد و اعتراضش این بود که محیط دانشگاه باید محیط آزاد گفتگوی علمی باشد. در نامه ای که برای استعفا به رئیس وقت دانشکده الهیات نوشت، آورده بود اگر در اختیار ما باشد ترجیح ما این است که حتی در دانشکده الهیات اساتید دانشمند مارکسیست آورده شوند تا مارکسیسم را درس دهند.
وی اضافه کرد: نمی شود که شما ۱۲ اردیبهشت بگویید مطهری معلم انقلاب است و بعد با استاد عظیم الشان و مجاهد، اینگونه برخورد کنید! آقای زیباکلام به اندازه کافی داغ و درفش سلسله پهلوی را دیده و زندان بوده است. ایشان با نهایت دلسوزی، نکاتی را مطرح می کند شما که هزاران فرد را تحت عناوین مختلف در استخدام خود دارید که حقوق می گیرند، به آنها بگویید قلم هایشان را فعال کنند. این گونه جامعه ما نفع خواهد بود. اگر غیر از این باشد بیشترین زیان را حکومت خواهد دید.
این استاد اقتصاد تاکید کرد: ما که به سهم خود تلاش می کنیم بنیه اندیشه ای را در سطح نظام تصمیمگیری های اساسی کشور بالا ببریم، به این دلیل است که با داغ و درفش هیچ کشوری به توسعه نمی رسد. ممکن است خطر تجزیه تشدید شود، اما نه کیفیت زندگی مردم بهبود پیدا می کند و نه وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج کاهش می یابد و نه عزت و اعتلاء در میان سایر کشورهای جهان نصیب این ملت با فرهنگ و با تاریخ و تمدن می شود. با وجود اینکه این ها جز بدیهیات اولیه عقلی است اما متاسفانه رویه هایی را شاهد هستیم که بر آن اساس می گوییم باید باز هم گوشزد کنیم.
مومنی با بیان اینکه صمیمانه می خواهیم این شیوه برخورد با کل دانشگاهی ها و یکی از تلخترین آن یعنی آقای دکتر صادق زیباکلام جای خود را به گفت وگوهای اعتلابخش بدهد، خاطرنشان کرد: حکومتی که ارز و ریال، شمشیر و اسلحه، و عِده و عُده دارد، باید راه را باز کند که اندیشه ورزان آنچه را که عالمانه می فهمند بیان کنند و اگر نقد می کنند حکومتی که آن همه قدرت و ثروت دارد هر کدام از نقدها را که به صلاح خود دید جدی بگیرد. ما که قادر به مواخذه دولت نیستیم، تنها می توانیم به آنها کمک کنیم که رشد کنند. بسیار قبیح است که به کمک کنندگان خودشان واکنشهای اینگونه نشان دهند.
این عضو هیات علمی دانشگاه توصیه کرد: هرجا دیدید این نقدها جایگاهی ندارد، نه بگویید قلم های مزدور اهانت و بدگویی و اتهام زنی کنند و نه کار دیگری کنید؛ به آن چیزهایی که به نفع خود نمی دانید، اعتنا نکنید. نه اینکه مناسبات را به سمت حذف و ستیز و بالا بردن هزینه فرصت گفتگو ببرید! تلخترین قسمت ماجرا این است که این اقدامات، از نظر دینی حکم امر به معروف و نهی از منکر دارد. هر کس که الفبای دین را می داند آگاه است که امر به معروف و نهی از منکر همتراز نماز روزه و واجبات است. چقدر تلخ و تاسف بار است که حکومتی داعیه دینی داشته باشد و کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند را تنبیه کند. نمی گوییم به آنها که وظیفه دینیشان را انجام می دهند پاداش دهید، اما به شیوه هایی که با عقل، شرع و اندیشه توسعه مغایرت دارد متوسل نشوید.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در بخش دیگری از سخنرانی خود در خصوص ارزیابی بخش دوم بودجه ۱۴۰۳ با بیان اینکه متاسفانه در کشور ما گاه بحث کارشناسی جای خود را به بحث های حیدری نعمتی می دهد و گویا سر توزیع رانت با یکدیگر دعوا دارند، گفت: به عنوان یک هدیه به هر کسی که در ساختار قدرت است و این حداقل شرافت و آگاهی را دارد که تلاش کند ماجراهای ایران در مسیر علم بیفتد، عرض می کنم از جنبه اندیشه ای ما در ۳ سطح تحلیلی متفاوت می توانیم به بودجه نگاه کنیم و مبنایی برای ارزیابی ارائه دهیم. اگر کشور ما بخواهد نجات پیدا کند باید حکومت گرامی برای اینکه بودجه از این سه سطح تحلیلی نقد شود، راه باز کند.
مومنی توضیح داد: وقتی از دریچه سطوح خرد و کلان توسعه به بودجه نگاه می کنیم، ۱۵ معیار و شاقول برای سنجش اعتبار و کارآمدی بودجه در اختیار قرار می گیرد که ۹۰ درصد این ۱۵ معیار به شرطی قابل عمل است که حکومت، داده ها را فراهم کند و در دسترس بگذارد. اما اکنون تقریبا باب هر ۱۵ معیار بسته است! گویی حکومت خودش باب خیر را به روی خود بسته است! شاید به این دلیل که بعضی فاسدها و چاپلوسان اکنون در کشور قدرت بیشتری گرفته اند و در این شرایط؛ آنچنان همه چیز سیاسی دیده می شود که در ذهن آنها جا انداخته اند که نقد به معنای مخالف خوانی است. متوجه نشده اند که نقد، اعتلابخش است و کمک می کند که رشد کنند.
وی با بیان اینکه ادب دینی نقد را هدیه می داند و نباید به کسی که هدیه می دهد لگد زد، بیاحترامی کرد و زندانش برد، عنوان کرد: چقدر تلخ است که در ربع اول قرن بیست و یکم مسائلی که برای هزاران سال در تمدن بشری روشن شده، گوشزد کنیم!
مومنی با یادآوری اینکه در بررسی بودجه با ابزارهای سطح خرد، دولت به مثابه یک بنگاه البته بنگاهی بسیار بزرگ دیده می شود، تصریح کرد: در این رویکرد، بودجه، سند دخل و خرج بنگاه می شود. برآورد اولیه نشان می دهد مجموع کسریهای آشکار و پنهان، لایحه بودجه ۱۴۰۳ آنچنان است که باید هزاران هزار میلیارد بار به حال این ابر بنگاه گریه کنیم! با شاقول ارزیابی سطح خرد از بودجه، ما با استانداردهای کارایی و بهینگی دولت را ارزیابی می کنیم. در نهایت مهر و شفقت می گویم، رفتار عملی حکومت و به ویژه قوه مجریه به گونه ای است که نشان می دهد اصلا گویی دوست ندارد از این زاویه مورد ارزیابی قرار بگیرد. که نتیجه آن فرو ریختن توان مالی حکومت است.
به گفته این استاد دانشگاه؛ وقتی ابعاد بیش برآوردی در درآمدها، کم برآوردی در هزینه ها و پنهانکاری های پرشمار را در این بودجه نگاه می کنید، کسری های آشکار و پنهان بودجه بیش از چند صد هزار میلیارد تومان است. من در پژوهشی، برآوردی از این کسری ها داشته ام، اما به دلیل برداشتهای سیاسی که از نظرات کارشناسی می شود تصمیم ندارم آن را در فضای عمومی اعلام کنم، تنها زمانی آن را مطرح می کنم که یک مقام مسئول شرافتمندانه بگوید به این داده با هدف اصلاح رفتارش نیاز دارد. تا آن زمان این عدد را نمی گویم، اما اجمالا به شما می گویم این رقم بیش از چند صد هزارمیلیارد تومان است.
مومنی با بیان اینکه اگر حکومت بخواهد خود را اصلاح کند باید رفتار مالی خود را اصلاح کند و اگر بخواهد کارا، کارآمد و بهینه عمل کند باید حسابداری هزینه تمام شده خدمات دولتی را منتشر کند، یادآورشد: تا این لحظه از سوی هیچ دولتی در طی بالغ بر بیش از صد سال که از تصویب بودجه در پارلمان می گذرد، ندیدم دولتی چنین تمایلی از خود نشان دهد. درست است که این دولت باب این کار را باز نکرد، اما چون وعده اصلاح داده بود و اکنون خلاف عهد عمل می کند از این زاویه مورد نکوهش است. شرافتمندانه باب شفاف سازی در اطلاعات را باز کنید تا روشن شود آیا امکان عرضه با کیفیتتر و ارزانتر کالاها و خدماتی که دولت عرضه می کند، وجود دارد یا خیر! با توجه به نزدیک به نیم قرن مطالعه در این حیطه معتقدم با ضریب بالای ۹۵ درصد این مسئله موضوعیت دارد.
به گفته این اقتصاددان؛ برآوردهای اولیه ما نشان می دهد درباره تمام کالاها و خدماتی که دولت عرضه می کند، می توان با افزایشهای چشمگیر در کیفیت و کاهش های به غایت چشمگیرتر در قیمت این کالاها و خدمات را عرضه کرد. اما لازمه آن این است که رویه سفله گزینی و ترجیح چاپلوسان به شایستگان تغییر کند. تا زمانی که این رویه باشد آن اصلاح امکان پذیر نیست.
مومنی با تاکید بر اینکه در نگاه سطح خرد، ما با ضابطه های کارایی بهینگی می توانیم این بودجه را مورد ارزیابی قرار دهیم، ادامه داد: اما دولت محترم ابزارهای چنین ارزیابی را مسدود کرده و داده های آن را منتشر نمی کند و اجازه انجام مطالعه در این زمینه را هم در حد نصاب نمی دهد؛ مانند این است که فردی دلسوز باشد اما عفونت و چرک را در بدن خود پنهان کند.
وی نگاه از سطح کلان را به عنوان دریچه دوم ارزیابی بودجه عنوان کرد و با بیان اینکه در این سطح دولت مسئول ثبات اقتصاد کلان و تحقق اهداف آن است؛ اهداف اقتصاد کلان را رشد مستمر و با کیفیت اقتصادی، توزیع عادلانه درآمدها و ثروتها، اشتغال کامل عوامل تولید، ثبات قیمتها و تسهیل توسعه برشمرد و گفت: با این ۵ شاقول باید بتوانیم این سند را مورد ارزیابی قرار دهیم.
مومنی اظهارداشت: دولت محترم الزام قانونی دارد که خود گزارشی منتشر کند و بگوید بابت مجوزی که برای هزینه کرد چند ۱۰ میلیارد دلار و هزاران هزار میلیارد تومان پول که مشاعا به کل این جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفر تعلق دارد، چه چشم انداز عملکردی می بیند؟ دولت محترم تا امروز هرگز چنین کاری نکرده است!
وی با بیان اینکه مگر چقدر می توان این اقدام دولت را که لوازم ارزیابی صادقانه عملکردش را فراهم نمی کند حمل بر صحت و صداقت کرد، تاکید کرد: این به صلاح و حیثیت دولت نیست که چنین تصوری ایجاد شود.
به گفته مومنی؛ دولت با این بودجه قادر نیست ثبات اقتصاد کلان را فراهم کند. دولت قادر نیست حتی وضع موجود را هم حفظ کند. چشم انداز، چشم انداز بیثباتی بیشتر است. این بودجه با شواهدی که وجود دارد قطعا بر گستره و عمق فقر و نابرابری خواهد افزود. اینها را می گوییم برای اینکه قوه عاقله ای که در سطوح بالاتر از قوه مجریه وجود دارد به فکر بیفتد که تداوم روندهای موجود به گواه اسناد و ارقامی که دولت محترم منتشر کرده، فاجعهساز است و هیچ یک از اهداف اقتصاد کلان هم محقق نخواهد شد.
مومنی با بیان اینکه اصل ماجرا این است که ما به بودجه به عنوان برنامه یک ساله توسعه نگاه کنیم در آن صورت فرض کرده ایم دولت به آن سطح از بلوغ رسیده که می فهمد پشت کردن به توسعه چه خیانت بزرگی است و بیاعتنایی به آن امنیت ملی ما را به مخاطره می اندازد، اظهارداشت: به عنوان یک کارشناس می گویم از هر زاویه ای که به این سند نگاه کنید ردی از یک برنامه با کیفیت در آن دیده نمی شود. اما صد ها زاویه وجود دارد که دقیقا خلاف آن را نشان می دهد. گویی این بودجه با اهداف ضد توسعه ای طراحی شده تا هم فقر و نابرابری و وابستگی را افزایش دهد و هم عقب ماندگی کشور را نسبت به همسایگانش و بقیه دنیا تشدید کند. از این زاویه معتقدیم به معنای دقیق کلمه، ما نیازمندیم به دولت گوشزد کنیم سندی که منتشر کرده اید سطوحی از ورشکستگی کیفیت کارشناسی و بحران اندیشه ای در دولت را به نمایش می گذارد. برای جامعه ای که اکنون بالغ بر ۱۴ میلیون انسان دانشگاهی دیده دارد، چنین وضعیتی شایسته نیست.
این استاد دانشگاه با بیان این اعتقاد که طبیعتا مجلس اکنون مجال ندارد به این مسائل رسیدگی کند؛ چرا که خود مجلس نیز گرفتاری هایش در این زمینه کمتر از دولت نیست، گفت: اکنون نمایندگان مجلس به قوه عاقله مجلس، یعنی نهاد پژوهشی خود، هتاکی می کنند. اینها پدیده های شگفتی است! به یک نهاد اندیشه ای فحش می دهند و برچسب ناجور می زنند! اگر شورای نگهبان شأن خود را حفظ کند باید از خود بپرسد اینها چه کسانی هستند که من صلاحیتشان را تایید کرده ام؟! هرچند که نمی خواهم بگویم که صلاحیت چه کسانی را رد کرده اند که اینها را تایید کرده اند.
وی افزود: کل مجلس، تنها یک موسسه پژوهشی دارد که از آنها پشتیبانی فکری می کند، اما کسانی پیدا شده اند که به آن هم اهانت می کنند، نه تنها زبان ادب، علم و مطالبه حق ندارند، بلکه فحش می دهند! من به بسیاری از گزارش های مرکز پژوهش ها نقدهای کارشناسی علمی داشتم و آنها را بیان کردم، از آن زاویه سعی کردم نمایندگان مجلس را متوجه کنم که باید حتی گزارش های مرکز پژوهش های مجلس را هم انتقادی بخوانید و چشم بسته آن ها را ملاک قرار ندهید. وقتی ما نقد می کنیم به قصد اصلاح است اما کسی که هتاکی می کند، برچسب می زند و نسبت های بیادبانه می دهد آژیر خطر قیامت شورای نگهبان را روشن کرده است و می گوید قیفی که شما آن ها را از آن بیرون آورده اید را بررسی کنید.
مومنی اضافه کرد: حیرت آور است، این چه مناسباتی است که ما در آن زندگی می کنیم که به اندیشه با فحش پاسخ می دهد! روزنامه های هتاک شناخته شده را داریم که خداوند به آن ها توفیق داده و با دست باز این کار را می کنند اما اینکه نماینده مجلس به نهاد پشتیبانی کننده فکری اش فحش دهد، پدیده بسیار تازه ای است. به نظر می رسد که قبل از اینکه به شکاف منابع و مصارف این قوم باید گریه کرد، مسائل دیگری بسیار فراتر از این ها وجود دارد که باید برای آن ها به خداوند پناه برد.
وی ادامه داد: نمایندگان مجلس در دوره جدید از دولت توضیح بخواهند که چرا حتی به اندازه ۱۰ درصد از کل جهت گیری های این سند نسبتی با یک برنامه توسعه ای با کیفیت ندارد. کشور با ده ها بحران کوچک و بزرگ روبروست و از این سند هیچ بویی از برنامه یک ساله با کیفیت به مشام نمی رسد. یعنی ما در حال مصوب کردن اتلاف منابع بزرگ هستیم و این بهایش برای کشور بسیار سنگین است. به تصور نمی آید که جامعه ما در این زمینه چقدر از نظر امنیت ملی و فقر و فلاکت و تشدید عقب ماندگی در حال تهدید شدن است.
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه ما فرصت زیادی برای متوقف کردن اقدامات پرخطا، مشکوک و پرفساد نداریم و باید زودتر آن ها را مورد توجه قرار دهیم، یادآور شد: حیاتی ترین زاویه ارزیابی بودجه، ارزیابی از سطح توسعه است. عزیزان مرتب تکذیب و انکار کردند. نباید فراموش کرد که در زمینه تکذیب ها و انکارها احمدی نژاد پدیده ای بود و به قول آن عزیزی که هر کجا هست خدایا به سلامت دارش، در چشم مردم نگاه می کرد و می گفت هر کسی که ما را مورد انتقاد قرار می دهد، از تلاش های فساد ستیزانه ما زخمی شده! بعد در همان زمان بیسابقهترین سقوط در رتبه ایران به سمت فاسدترین کشورهای دنیا رخ داد. در دوره احمدی نژاد ما سالی را تجربه کردیم که در کل دنیا فقط ۸ کشور از نظر فساد از ما وضعیت بدتری داشتند. این گونه حیثیت ما را در دنیا بر باد دادند و قیمت نان سفره فقرا در عرض ۸ سال ۳۲ برابر و شاخص فلاکت ۲ برابر شد. معتقدم اینها باید برای شورای نگهبان تنبه دنیایی و قیامتی داشته باشد.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر ضرورت در نظر داشتن شیوه های علمی برای سیاستگذاری در کشور، گفت: به عنوان یک هدیه به مجلس جدید می گویم بررسی کند که ما با چه روندهای واگرایی خطرناک و بحران ساز روبرو هستیم که از درون این شیوه اداره امور بیرون آمده و اگر اصلاح نشود همه ما زیان خواهیم دید. ما با روندهای واگرایی خطرناک از منابع و مصارف دولت روبرو هستیم. الزام قانونی وجود دارد که دولت یک گزارش درباره بدهی هایش منتشر کند. در زمان احمدی نژاد دیوان محاسبات در گزارشی نشان داد آن دولت فقط از کانال بودجه سالانه، ۲۵۰۰ خلاف قانون انجام داده است، اگر شما به قانون اهمیت می دهید این چوب شما را بر سر احمدی نژاد با این میزان تخلفات ندیدیم! چگونه است که در جاهای دیگری می گویید چون قانون است باید چنین و چنان شود!
مومنی با بیان اینکه ما با شتاب بیسابقه در افزایش جمعیت فقیر در دوره زمانی کوتاه روبرو هستیم، گفت: این واگرایی بسیار خطرناک است، اگر کسی الفبای امنیت ملی را بداند آن هم در شرایطی که منطقه ما منطقه آشوبناک است و خداوند به عزیزان ما توفیق داده که با یک سیاست خارجی خاص کاری کرده اند که همه همسایگانمان را دوست داریم و به آن ها اطمینان داریم و همه ماجراهای دیگر!، برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران در ۱۱۵ سال گذشته فاصله زمانی برای اینکه اندازه جمعیت فقیر ایران دو برابر شود به سه سال رسیده است! ما تاکنون چنین چیزی نداشتیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه این واگرایی درباره فاصله ما با دیگر کشورها نیز وجود دارد، توضیح داد: برای نمونه تولید ناخالص سرانه ایران در سال ۱۳۵۶ تقریبا دو برابر کره جنوبی بوده است - البته می توان گفت این رقم تحت دوپینگ جهش قیمت نفت انجام شده با این حال در هر حال یک شاقول است، ضمن اینکه شاقول های دیگر هم این شرایط را تایید می کنند. - اما در سال ۱۳۹۴ تولید ناخالص سرانه کره بالغ بر پنج و نیم برابر ایران شده است. آن کس که فهم راهبردی دارد، از درون این شکاف، تهدید امنیت ملی استنباط می کند. اگر بخواهیم از سال ۹۴ به بعد را بررسی کنیم با مقیاس دلار نرخ گذاری شده به این شیوه فاجعه ساز، این نسبت بسیار وحشتناکتر به نفع کره جنوبی خواهد شد. ما داریم روند قهقرایی را چه از نظر کیفیت زندگی مردم و چه از نظر جایگاه ایران در نظام جهانی طی می کنیم.
مومنی با بیان اینکه سقوطی که در زمینه شاخص رابطه مبادله اتفاق افتاده خیانت به کشور است و حد و حدود ندارد، ادامه داد: آقای رئیس جمهور از یک نهاد کارشناسی گزارشی درباره آسیب شناسی این مسئله و راه های رفع آن مطالبه کند. از درون این بودجه گسترش و تعمیق فقر، نابرابری، فساد و وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج در می آید. حق جامعه ما این نیست. ظرفیت های دانایی کشور بسیار فراتر از این است که چنین سندی از دولتش بیرون بیاید و گرفتاری این است که احتمال اینکه مجلس در آن اصلاحاتی انجام دهد که به نفع کشور باشد نیز قوی نیست.
وی گفت: باید سران سه قوه به مردم پاسخ دهند: اختیارات بیسابقه ای که به دست آورده اند را چگونه استفاده کرده اند که تقریبا روند قهقرایی تمام شاخص های سطح توسعه کشور شدت بیشتری گرفته است؟! از این زاویه نیز بازنگری جدی نیاز داریم. همان زمان که آن اختیارات به سران قوا داده شد، تاکید کردم اینکه تشخیص می دهید کشور از نظر اقتصادی بحران دارد بسیار خوب است اما اختیاراتی به کسانی داده اید که خداوند به آن ها توفیق داده در چندین سال اخیر ویژگی مشترکشان این بوده که ( با وجود همه شایستگی هایشان در حوزه های دیگر) هیچ صلاحیت تخصصی در زمینه اقتصاد ندارند.
زمان تشکیل شورای سران سه قوه، پیشنهاد کردم که اینها اعضای شورای بزرگتری باشند که متخصصان و کارشناسان اقتصادی که به صلاحیت علمی و پاکدامنی مالی و شجاعت و هویت شناخته شده اند نیز عضویت داشته باشند. باید تعداد این کارشناسان از تعداد سران سه قوه بیشتر باشد. در این صورت دانایی مبنای اداره کشور می شود.
مومنی اضافه کرد: عزیزانی که می خواهند راجع به اصلاح امور فکر کنند ارزیابی کنند که با گذشت بیش از ۳۵ سال خصوصیسازی اندازه هزینه های تصدی گرانه دولت، تقریبا نزدیک به دو برابر اندازه تصدی گری های دولت در دوره جنگ شده است. این بسیار شرم آور و تلخ است. نتایج کارشناسی ها این ارقام را نشان می دهد. فکر می کردند خصوصیسازی راه نجات ایران است اما به گونه ای خصوصیسازی کرده اند که دولت از نظر مالی نسبت به سال های جنگ با بعضی از شاخص ها ورشکستهتر شده است. آن مداخله های تصدی گرانه دولت جهش پیدا کرده و میزان مداخله های توسعهگرای دولت نسبت به زمان جنگ سقوط کرده است. آیا این برانگیزاننده نیست!؟
وی گفت: در اثر این شیوه حکمرانی که شوک درمانی و حذف سوبسیدها و آزادسازی را اجرا کردید، می خواستید کشور را نجات دهید! ببینید چه شد! یکی از فاجعه هایی که در این ۳۵ سال اتفاق افتاده فرایند خود تخریبی نابودگر توسط حکومت علیه خود حکومت است. تضعیف عملیاتی نظام در این زمینه ها اتفاق افتاده است حکومت به دست خود در اثر این سیاست ها از بازار پول، سرمایه، ارز و کالا تا حدود زیادی حاکمیت زدایی کرده است. غم انگیزترین و فاجعه بارترین این حاکمیت زدایی نیز از بازار کار بوده است. مظلومترین و بیپناهترین گروه اجتماعی ایران مشمولان قانون کار هستند، حکومت در حیطه مربوط به نیروی کار تقریبا دو، سوم قاعده گذاری هایش از اعتبار نفوذ افتاده است. اگر ۱۰۰ درصد در برنامه ای موفق شود برنامه هایش به ۴۲ درصد افراد مورد نظر دولت اصابت می کند و به ۵۸ درصد اصابت نمی کند.
مومنی هشدار داد: در شرایطی که ما یک منطقه پرآشوب داریم، نسبت اندازه هزینه های حاکمیتی دولت به تولید ناخالص داخلی به زیر ۱۰ درصد رسیده است، در حالی که در «دولت حداقلی» که آدام اسمیت تغبیر کرده بود این نسبت باید حداقل ۱۵ درصد باشد. من اعلام خطر می کنم که این شرایط ما را به چیزی بدتر از دوره تیول داری پرتاب خواهد کرد. تضعیف کنندگان نظام آن ها نیستند که نقص های آن را می گویند بلکه آن ها هستند که کشور را به این روز انداختند.
وی گفت: حکومت گرامی هر روز که این مسئله را دیرتر بفهمد؛ خودش و ملت هزینه بزرگتری بابت این دیر فهمی خواهند پرداخت. از این دریچه صمیمانه به ویژه به مسئولان کلیدی کشور توصیه می کنم که مسئولانهتر راجع به واقعیت های اقتصادی کشور صحبت کنند. برخی حرف هایی که می زنند به طرز اسف باری غیر مسئولانه، نامعتبر و خطرناک است. وقتی می گویند ما از فرط خوشی و موفقیت در حال خفه شدن هستیم، باعث می شود مسئولان بالادست کشور که باید به درستی به آن ها اعتماد کنند، ممکن است نسبت به مسائل حیاتی کشور غافل بمانند! این به نفع هیچکس نیست. تداوم روندهای کنونی و شیوه کنونی گزینش افراد در ساخت سیاسی و راه دادن به مردم برای اینکه در سرنوشت سیاسی و اقتصادیشان مشارکت فعال و موثر داشته باشند به غایت نگران کننده است.
به گفته مومنی؛ معتبرترین نظریه توسعه این است که حکومت ها را با معیار کنترل خشونت طبقهبندی می کنند و درباره آن راجع به سطح توسعه و توسعه نیافتگیشان قضاوت می کنند، داده های تکان دهنده در این رابطه وجود دارد که فقر و نابرابری و وابستگی فزاینده به دنیای خارج چقدر ما را در برابر خشونت های درونی و بیرونی آسیب پذیر می کند. در صورت تداوم این شیوه بودجه نویسی و برنامهریزی ایران به سمت دولت به معنای حکومت به غایت شکننده حرکت خواهد کرد و این خطر بزرگ برای همه است. اگر بابی برای گفت وگوهای اعتلابخش درباره سازوکارهای طراحی برنامه های با کیفیت توسعه طراحی و بودجهریزی با کیفیت سالانه باز شود، میتوان بیشتر درباره آن صحبت کرد.