امانتی عباس
محمدرضا مهاجر
نمیدانم درست میگویم یا نه. نمیدانم اصلا جایز است اینقدر ذوقی به واقعههای تاریخی نگاه کنیم یا نه؟ آن هم وقتی پای مولای متقیان و اولادش در میان است.
اما من فکر میکنم آن سحرگاهی که مولای من و شما دست حسینش را در دستان عباسش گذاشت، ای بسا منظورش سپردن همهی فرزندانش به عباسش بوده.
و کیست که نداند خیرالانام فرموده انا و علی ابوا هذه الامه…
و ما بچههای مولا هستیم که او دستمان را سحرگاه ۲۱ رمضان توی دستهای عباس گذاشت.
آقاجانم، یا عباس!
دست شما امانتیم.
امانتداریمان کن.
ارسال نظر
0 نظر
پاسخ دهید
* درج نام و ایمیل اختیاری است.